صبح اصلن دلش نمیخواست بلند شه . اره دیشب سعی کرد که بخوابه ولی نصفه های شب بی دلیل از خواب بلند شد و دیگه نتونست بخوابه ...
فکرش مشغول بود ، نمیدونست واسه چی ... نمیدونست چرا از کاه کوه ساختع اما واسه خودش مهم بود ..
اون رفتارای مقابل رفتار های دیشبشو هم دیده بود ، اما این بعد از هری استایلزو نمیتونست هضم کنه .
هیجوره نمیتونست درک کنه که اره این هریه که ....
"صبر کن ببینم ، داره یه چیزایی یادم میاد"
لویی با خودش گفت . یادش میاد یه چیزی خورد تو سرش بعد از اینکه هری گفت چطوره یکم بخوابه....
نمیتونه کار هری باشه چون ، اون روبه روش نشسته بود ولی ضربه از پشت خورده بود
داشت واسه خودش کاراگاه بازی درمیورد که جیمز صداش زد و رشته افکارشو پاره کرد
_هی ، پسر بلند شو ، باید بریم واسه صبحانه
_فـــــــاک جیمز ...لعنت بهت
جیمز متغجب بهش خیره شد
_چیه؟؟
_چیزی شده ؟؟؟
_اره داشتم فکر میکردم
_به چی؟؟؟
_به اینکه دیکت چجوری شق میکنه...ولمون کن دیگه ، ای بـــــابا
جیمز سرشو انداخت پایین و حرفی نزد ، جلو تر از لویی حرکت کرد و به سمت سالن قدم برداشتن.
_مطمئن خوشحالت میکنع !
جیمز گفت قبل از اینکه درو برای لویی باز بزاره ، لویی اما گنگ بهش خیره شد و بعد از چند لحظه پشت سرش قدم تو سالن غذا خوری قدم گذاشت...
با دیدن سلف سرویس ، سرشو با ناباوری تکون داد
_نـــــــه ، وای لعنــــــتی ...با...باورم نمیشه..فاک اون...نـــــــه....جیمز
لویی رسما داشت چرت و پرت میگفت ، تعجب و خوشحالی و غرور همه باهم رو توی خودش حس میکرد .
همه با یه نگاه تحسین امیز و قدردان بهش نگاه میکردن ...
سلف سرویس پر بود از غذاهای مختلف واسه صبحانه...
"پنکیک ، قهوه ، شیر ، چای ، پنیر "
_فــــــاک جیمز....دیدی به حرفم گوش کرد ...لعنتـــــــی....میدونستمواسه خودش یه لیوان شیر و پنکیک برداشت و سر میزش نشست ...
__________
_نایل ؟؟؟ ....نایل !!! بلند شو کلاس دانشگاهت دیر شد...هــــــــی مستر هوران بلند میشی یا بزنم لای پات ، تا بری تو افق عن شی؟
_من بیدازم ، لازم نیست کنار گوشم جیغ جیغ کنی لوتی
_من جیغ،جیغو نیستم
أنت تقرأ
vampire of UK (L.S)
مصاص دماءکی میدونه ؟؟؟ ... فاصله بی تفاوت بودن تا وابستگی و دوست داشتن فقط یه خط باریکه ... اونا وابسته شدن ... همدیگرو دوست داشتن ... انسان و خون اشام ..... قانون مرگ رو نادیده گرفتن ... بهش اهمیتی ندادن ... اهمیتی ندادن به چیزی که بین عشقشون فاصله میند...