1

851 118 18
                                    

زمان حال

هری از مایع قرمز رنگی که تو لیوانش بود خورد و با چشمهای سبز خالی از احساسش به بیرون پنجره و طلوع خورشید زل زده بود

"هری" اون حتی تکون هم نخورد وقتی دست سرد کسی رو روی شونش حس کرد

"صد و هیجده سال گذشته هری..من فکر نمیکنم اون برگرده..تو واقعا بهتری بیخیال شی و به زندگیت ادامه بدی عشق" لوییس, دوستش که با هم تبدیل شدن بهش گفت

هری برنگشت و یه قلپ دیگه از اون خون خورد و لوییس آه کشید

این انگار برنامه ی روتین روزانشون بود این اواخر که لویی بهش میگفت زهان برنمیگرده و هری نیاز داره به زندگیش ادامه بده (البته که جفتشون از نظر فنی مردن ولی خب..) ولی هری اصلا گوش نمیده و منتظر برگشتن عشقش میمونه

"من میدونم اون برمیگرده لوییس.اون همیشه به قولش وفاداره.اون برمیگرده" هری گفت و برگشت رفت سمت آشپزخونه و لیوانش رو گذاشت تو سینک و از پله ها رفت بالا تو اتاقش و لوییس با شکست آه کشید

****

"تو کجایی جانم؟" هری زمزمه کرد رو به روی نقاشی که از زهان کشید وقتی برای اولین بار کلاسهای نقاشی از تو دانشگاه برداشته بود.که دقیقا صد و پونزده سال پیش بود,اون میخواست هنر نقاشی یاد بگیره تا بتونه لحظات زندگی انسانیش رو که با زهان گذرونده رو ثبت کنه

"من اینجا بهت نیاز دارم عشقم..تو قول دادی برمیگردی تو همیشه به قولهات عمل میکردی" با نقاشی حرف میزد و اشکهاش میچکید

اون بهش نیاز داشت

اون نیاز داشت به چشمهای عسلیش که عمیق تر از اقیانوس بود نگاه کنه, اون نیاز به دیدن و شنیدن خنده هاش داشت که میتونست کل شهر رو نورانی کنه. بیشتر از همه اون به عشق زهان نیست داشت. عشقی که بهش این قدرت رو داده بود که این همه سال منتظرش بمونه

چون مهم نیست چه جوابی به لوییس میده اون داره کم کم امیدش رو به اومدن زهان از دست میده

اون نیاز داره که عشقش برگرده

"لطفا عجله کن من دلم برات خیلی تنگ شده" هری نقاشیش رو بوس کرد و با دقت گذاشتش رو میز کنار تختش

اون از لبه ی تخت که روش نشسته بود بلند شد و رفت تو کتابخونه که اتاق کناری اتاقش و یه کتاب برداشت تا بخونه و رفت نشست روی تختش تا دوباره یه روز دیگه رو تو انتظار اومدن زهان بگذرونه

----------------------
اسم زهان zahan
یه اسم هندیه
و کلمه جان که تو کتاب استفاده میشه دقیقا همون معنی جان فارسی رو تو اردو و هندی هم داره

only for you (ترجمه)Место, где живут истории. Откройте их для себя