÷چییییییی؟؟!!
جونه با صدای بلندی داد زد و باعث شد تمام آدمهای اطرافش مثل یه ادم دیوونه بهش نگاه کنن.
جینان برای اینکه دوست پسر شوکه اش بیشتر از اون سوژه ی ادمهای اطرافش نشه گوشی رو از دستش گرفت.
×مارک منظورت چیه با همین؟ واقعا به جک اعتراف کردی؟ باورم نمیشه بالاخره انجامش دادی!!
مارک خندید و جکسون که تا اون لحظه عقب تر ایستاده بود و به تماس تصویری اون ها نگاه میکرد جلو اومد و گوشی رو از دست مارک گرفت
+من اعتراف کردم نه مارک!
اینبار جونه و جینان همزمان باهم بی توجه به مکانی که توش بودن داد زدن " چییییی؟!"
گوشی دوباره از دست جینان به جونه منتقل شد و اینبار جونه با لحن عصبی و صدای دورگه و خش دارش در حالی که توی ذهنش داشت بهترین فحش ها رو گلچین میکرد، سر جکسون فریاد زد
÷لعنتی من انواع روش ها رو برای اینکه به توی خنگ بفهمونم مارک بهت علاقه داره به کار بردم ولی تو همش دنبال دوست دخترای کوفتیت بودی و جوری رفتار میکردی که انگار هیچ جوره نمیتونی علاقه ی مارک رو قبول کنی!
جک سکوت کرد و سرش رو پایین انداخت. در واقع علاقه ای نداشت درباره ی این ماجرا به کسی جز مارک توضیح بده. مارک که سکوت جکسون رو دید گوشی رو از دستش گرفت و با نگاه مثلا عصبانیش به جونه خیره شد
-حتما برای کارش دلیلی داشته و دلیلشم به شماها ربطی نداره، اصلا مگه نگفتین سر قرارین و ما مزاحمتون شدیم؟ برین به قرار مسخره تون برسین.
اینو گفت و تماس رو قطع کرد.
جینان و جونه فقط با صورت های بهت زده شون به صفحه ی گوشی که حالا تماس قطع شده رو نشون میداد خیره شده بودن. جینان زیر لب زمزمه کرد
×فکر کنم بهتره رابطه مونو با این دوتا روانی قطع کنیم!
جونه سمتش برگشت و دست جینان رو با یه دستش گرفت
÷اره عزیزم، حالا که فکرشو میکنم ما خیلی قبلتر باید این کارو میکردیم
جینان چند ثانیه رو به دوست پسرش پلک زد و بعد در حالی که اخم کرده بود ضربه ی نه چندان آرومی به بازوی جونه زد
×یااااا کو جونهه! ما تنها دوستای اون دوتا احمقیم، چجوری دلت میاد اونا رو ول کنی؟
جونه که از درد بازوش رو گرفته بود با چشمهایی که از تعجب درشت شده بود به جینان نگاه کرد
÷ولی تو خودت همین الان گفتی باهاشون قطع رابطه کنیم!!
جینان چشم غره ای به جونه رفت
YOU ARE READING
🌿Hemlock🌿
Romanceشوکران یک گیاه سمیه که توی لیست گیاه های سمی و کشنده ی دنیا اوله! ولی همه اونقدر ازش میترسن که نمیدونن خیلی از داروهایی که درمانشون میکنه ازین گیاه ساخته میشه. تو برای من درست مثل شوکران میمونی؛ همونقدر کشنده و همونقدر شفابخش...