[21.]

3.9K 708 503
                                    

کامنت های پارت قبل به شرط نرسید ولی خب من عاپ کردم. 
این دفعه دیگه خبری از این چیزا نیست=| تا وقتی هم ووت و هم کامنت به شرط نرسه عاپ نمی کنم. 

شرط عاپدیت چپتر بعدی
+180 ووت
+200 کامنت

ممنون از سارا داروین عزیز بابت ترجمه ی نصف این پارت DarwinLand
xx

--------

درخشان.

اولین چیزی بود که بعد از دیدن لباسهایی که النور آورده بود به ذهن لویی خطور کرد.

اون ها واقعا در مقابل نور می درخشیدن و پر از اکلیل و چیز میزای برق برقی بودن، اکلیل های لعنتی درخشان.
 لویی جدا نگران این بود که اگه مدت طولانی بهشون خیره بشه، ممکنه کور بشه.
 چجوری یه آدم میتونه اون ها رو بپوشه و حتی گوهش هم اکلیلی نشه؟

پارچه های ارغوانی می درخشید، در امتدادش طلایی می شد، بر روی یقه عریضش انگار لاواندر پاشیده شده بود و همراه اون پیراهن رز گلدی بود، که بسیار فانتزی و درخشان بود .

پارچه‌اش فوق العاده بود، اینطوری بود که اولش اصلا انتظار همچین چیزی رو نداشتی ولی بعدش که می پوشیدیش خیلی راحت به نظر می رسید.
لویی مطمئن نبود که استشمام این همه اکلیل ، براش خوب باشه .

و این تازه اولین لباس بود!

النور یک رگال پر از لباس های مختلف رندوم با دیزاین های متفاوت، کت شلوارهایی با طرح های عجیب و غریب که باعث شد لویی یکم قضاوتشون کنه، اورد.
از اونجایی که لویی با مدل ها و طراح های زیادی کار میکنه که میخوان هنرشون رو نشون بدن ،‌ عجیب و غریب ترین لباس ها رو تا حالا دیده بود و باعث شده بود همیشه این سوال رو بپرسه که "آخه کی این ها رو میپوشه؟"

شماها این لباس ها رو میخرید و فقط یک بار تو یه مراسم فانتزی میپوشید و دیگه یه بار هم تنتون نمیکنید؟

ولی ایا وقتی به روز که می خواین برین سر کار هم اون کت و شلوار های برق برقی و اکلیلی رو می پوشین؟

معلومه که نه.

لویی با توجه به تجربه ای که داشت میدونست هری هر چیزی میتونه بپوشه و خیلی هم بهش میاد اما اینبار لویی زیاد مطمئن نبود...

نایل با چهره ای که سوال و گیجی ازش میبارید گفت : " من تو مد و فشن خیلی خبره نیستم ولی این واقعا باید اینجوری به نظر بیاد؟"لویی به عنوان جواب آروم زمزمه کرد :" بعضی از این طراح های مد و فشن دوست دارن فشن و هنر رو با هم یکپارچه کنن ."

لویی چرخید تا به هری‌ای که مشغول تحسین کردن با ذوق و علاقه نسبت به هر لباسی که دستیار النور میاورد ، نگاه کنه . از بین اون سه نفر، هری تنها کسی بود که به خاطر اون لباس های عجیب و غریب مجذوب به نظر میرسید .

Wanted Housemates [L.S](Persian Translation)Where stories live. Discover now