به نام مرحوم بیسکوییت =)
*گریه ی حضار*
اول از همه، ممنون از تک تک شما! ممنون بابت اینکه ووت دادید، کامنت گذاشتید، فف رو به ریدینگ لیستتون اضافه کردید و به این کتاب جون بخشیدید.
وانتد هوسمیتس بدون حمایت های شما هرگز به اتمام نمی رسید.
امیدوارم از ترجمه راضی بوده باشید، با این حال به خاطر کم و کسری ها، اشکالات تایپی، روون نبودن متن و خیلی چیز های دیگه ازتون معذرت می خوام. سعی می کنم در آینده این اشکالات رو بر طرف کنم.
وانتد، تجربه ی جالبی بود، حرف خاصی درباره اش ندارم چون طی یک تصمیم خیلی جوگیرانه پابلیش شد و وقتی به خودم اومدم و دیدم چه گوه بزرگی خوردم یکم دیر شده بود=|
به هر حال، خوش گذشت. کامنت های شما خیلی وقت ها باعث شد از ته دل قهقهه بزنم و بخندم.
یه درخواستی ازتون دارم و اونم اینه که در صورتی که به چپتری ووت ندادید، لطفا برین و ووت بدین چون زحمت خیلی زیادی برای ترجمه ی این فف کشیده شد، چپتر ها خیلی طولانی بودن، من دست تنها بودم و گوست ریدر ها با ووت ندادشون لطف بزرگی به فف نکردن...
همچنین باید از نویسنده ی داستان هم تشکر کنم چون واقعا ادم مهربون و خوش برخوردی بود (چیزی که بین نویسنده های فف هایی که بیش از 100 کا ویو دارن خیلی کم دیده میشه.)
Thank you for letting me translate your book. It's done now! crypticfangirl
(وای کیرم تو واتپد یه دور کامل این کسشرارو نوشتم الان باز کردم دیدم تا اینجاست فقط هثعمینلتسسهمظینذ)
خب اقا و اما خبر خوبی که قرار بود بهتون بدم
ما دیدیم وانتد داره تموم میشه و بقیه ی بوکای پیج هم رو به پایانن. این شد که تصمیم گرفتیم یه فف طولانی و نسبتا معروف تر ترجمه کنیم.
اقا خلاصه ی ماجرا اینکه که من بین تمام ففایی که خوندم، دو تاشون خیلی تو دلم نشستن، بالاخره با هزار تا بدبختی ایدی توییتر و تامبلر از نویسنده های این دو تا فف پیدا کردیم و من بهشون پی ام دادم.
اولی گفت کتابش نیاز به ادیت داره و هر وقت ادیتش تموم شد حتما بهمون اطلاع میده، ما هم گفتیم چشم.
اما در کمال تعجب و ناباوری دومی اجازه داد! که همچین کاری توسط یه نویسنده که ففش یکی از معروف ترین فف لری هاست، واقعا غیر قابل پیش بینی بود.
و بعله! قراره ترجمه اش کنیم و بوکش امشب پابلیش میشه، البته چپتر اول هفته ی بعد گذاشته میشه و امشب فقط پیشگفتارو می ذاریم تا شما سخاوت به خرج بدین و دوستاتونو تگ کنین.
ازتون می خوام بهمون اعتماد کنین و با اینکه فف خیلی طولانییه بخونینش چون واقعا قشنگه=")
چون می دونم قراره بپرسین، از همین الان می گم در کنار تمام بگایی ها و اشک ریختن های که داره کـــامـــلا هپی اندینگه.
اره همونطوری که مشخصه خیلی زیاد واسش هیجان دارم و دارم از درون منفجر می شم منشتیسظلذشمهینبرذشمذش
بخونینش و فلاپمون نکنین و مطمئن باشین از خوندنش پشیمون نمی شین T-T
برای اینکه نوتیفش واستون بیاد لطفا پیج رو فالو کنین تا از دستش ندین.
اینم بگم ترجمه اش فقط با من نیست. کل تیم روش کار می کنیم چون عز فاک طولانیه و یه چیزی حدود 50 تا چپتر در میاد.
و باز هم ممنون بابت اینکه همراه من، لویی فوبیا قاتل سریالی، هری روانشناس جنسی، نایل هکر، زین الهه یونانی، لیام استریپر و مرحوم بیسکوییت (ص) بودید. روز (یا شب) تون خوش.
آغاز: پانزده ام خرداد ماه هزار و سیصد و نود و هشت
پایان: دوازدهم آذر ماه هزار و سیصد و نود و هشت
مترجم: vampire_sh17
YOU ARE READING
Wanted Housemates [L.S](Persian Translation)
Fanfiction[Completed] لویی به تازگی به همراه دوست پسرش یه خونه ی پنج خوابه خریده. ولی دوست پسرش بهش خیانت می کنه پس لویی اون رو از خونه پرت می کنه بیرون... با این حال خونه رو خیلی دوست داره و یه آگهی در اینترنت می ذاره تا بتونه این خونه رو با چند نفر شریک بشه...