BULLET 26

2.9K 417 317
                                    

نمیدونم وقتی میزنم vote برای چه کسایی این حس میاد که باید ووت بدین
هدف من از زدن ووت , یاد اوری اینه که ووت بدین من خودم میرم داستانارو میخونم بعد وقتی جذبش میشم راستش فراموشم میشه ووت بدم بعد وقتی ووت رو میبینم برمیگردم و تک تک قسمتایی که خوندمو ووت میدم

Thanx every one

این بوک همیشه رتبه هاش خوب بود و بیشتر از دو رقم اصلا نشد , ممنونم ازتون

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

این بوک همیشه رتبه هاش خوب بود
و بیشتر از دو رقم اصلا نشد , ممنونم ازتون

...................

لویی رو تختش کنار هری دراز کشیده بود و داشت توی سرچ گوگل دنبال وسایل کافه میگشت

:لاو ?

:هووم ?

:ببین اینا خوب نیستن ? بنظرم کافه باید دو قسمت داشته باشه

هری کمی رو ارنجاش جا به جا شد و به لویی نگاه کرد

:منظورت چیه?

لویی چرخید و به پشت رو تخت دراز کشید و گوشیشو رو شکمش گذاشت

:ببین , هدف جذب مشتریه اما اونا سلیقه های متفاوتی دارن , حالا اگه ما بتونیم تو دو قسمت پر مخاطب حرکت کنیم جذب بیشتری داریم

هری لبخندی زد و سرشو تکون داد

:خب ادامه بدین جناب مشاور

لویی اخماشو تو هم برد و با کف دست شونه ی هری رو هل داد

:هی من جدی ام

:منم , ادامه بده بیبی

لویی کمی مشکوک به هری نگاه کرد ولی بعد گلوشو صاف کرد و ادامه داد

:خیلی خب , کافه رو تو دو فضای متفاوت میسازیم , یه قسمت سنتی مثل کافه های دیترو , یه قسمتشم مدرن , اینجوری از هر دسته مشتری جمع میشه

:و شاید خیلیا نظرشون در مورد مدرن و سنتی هم عوض بشه

:اوه کامان تو یه تگزاسی پیدا کن که بوت نپوشه ... ما نمیتونیم سنت و کنار بذاریم

:باشه من با طراح کافه تماس میگیرم و بهش ایده هامونو میگم , بعد خودش رنگ و چوب هارو انتخاب میکنه

:زمینش هم جای خوبیه فکر میکنی چقدر طول لکشه اون مغازه رو تخریب کنن و بعد اینو بسازن ?

My sweet bullet [L.S]Where stories live. Discover now