VOTE
🌟🌟🌟🌟🌟🌟
موریسون نگاهی به لویی کرد
:حالت بهتره? اگه بخوای میتونی...:نه فقط , حس میکنم ظهر غذای مزخرفی خوردم , تو سرویس بالا اوردم همین ... خوبم , انجامش میدم
موریسون لباشو بهم فشار داد و سرشو تکون داد
:پس , موفق باشی
موریسون سمت دفترش رفت و لویی نگاهشو ازش گرفت , سمت مامور جلوی در رفت و وسایلشو تحویل داد
در رو باز کرد و نگاهی به لئو و بعد هری کرد , اینجا مثل طبقه ی بالا نبود پس اونا هری رو هم به دیوار بسته بودن تا کار عجیبی نکنه
و لویی مطمئن نبود این هری .... چه کارایی ازش برمیاد .:روز بخیر لئو
لئو با چشم به هری اشاره کرد و لویی سرشو تکون داد
:یه زمانی , میدونستم کیه .. عام این , همونه , پیداش کردم
لئو با ابرهای بالا رفته و صورت متعجب سرشو سمت هری چرخوند , کسی که حتی صدای نفس هاشم کسی نمیشنید
نگاهی به دستش کرد و با دین صلیب روی دستش بیشتر جا خورد
:چطور ممکنه !
لویی با در موندی روی یکی از برامدگی های کف اتاق نشست
:با من حرف نمیزنه , تو باهاش حرف زدی?
لئو سرشو تکون داد
:میشه ازش بپرسی , چرا با من حرف نمیزنه?
:هی تو ...
هری به لئو نگاه کرد
:مشکلت چیه?
:مشکل تو چیه? اصا تو کی هستی?
لئو کمی خودشو تکون داد تا راحتتر بشینه
:فقط میدونم اسمم لئوست , تو اسمتم نمیدونی?هری سرشو تکون داد و بعد پایین و نگاه کرد
:علاقه ای به حرف زدن ندارملئو کلافه به لویی نگاه کرد
:هی بیخیال راستش این دیوونه برام اصلا جذاب نیست , تو قرار بود یه کاری بکنی ,یادته? ...لویی به هری نگاه کرد ولی مخاطبش لئو بود
:من دارم یه کاری میکنم که بتونی به چیزی که میخوای برسی ولی اگه بدون فکر جلو بریم یا باید تا اخر عمرت فرار کنی یا بمیری

ŞİMDİ OKUDUĞUN
My sweet bullet [L.S]
Hayran Kurgu❌complete❌ #larrystylinson Harry top ژانر : پلیسی _رومنس If you want to know what's going on, read the story