شرط ووت :40
بچه ها این پارت زیام هم هست من فقط حس کردم زیام خیلی کمرنگ شده .
Zayn P.O.V
تو ماشین لیام نشسته بودم و منتظر بودم لیام که رفته داخل سوپری برگرده.
با دست پر از کیسه برگشت .
وقتی سوار شد بهم نگاه کرد و گفت : زینی امشب یه شب خیلی خوب برا جفتمونه .
لبخند زورکی زدم و گفتم : اره قراره خیلی بهمون خوش بگذره .
لی_ زین میدونم برای هری نگرانی ولی اون به زمان نیاز داره تا باهاش کنار بیاد.
ز_ میدونم فقط براش نگرانم .
سمتم خم شد و لبمو کوتاه بوسید .
لی_ یه روز که خوب شد به این که تو براش نگران بودی میخندید.
لبخند زدم و به لی نگاه کردم اون همیشه حالمو خوب میکنه مهم نیست خودش تو چه حالی باشه .
ز_ ددی منو میبری شهر بازی؟
لی_ چرا که نه بیبی بوی
ز_ مرسی ددی .
ماشینو روشن کرد و یه اهنگ خیلی اروم گذاشت .
لی_ به سوی شهر بازی .
ز_ هورااااا
صدای خندش کل ماشینو پر کرد و ارامشی کم پیدا وجود من رو .
اهنگ بعدی رو حفظ بودم اروم باهاش زمزمه می کردم لیام هم به من پیوست دستشو گذاشت رو پام .
بعد چند ثانیه که نمیتونست به روندن ادامه بده کنار خیابون وایساد و روم خم شد و لبمو بوسید نه خیلی محکم و نه خیلی امرم لب پایینمو گاز نه چندان ارومی گرفت و رفت سراغ گردنم مثل همیشه میدونست نقطه شیرینم کجاست هموجارو تا مرز کبودی مکید و من نتونستم خودمو کننرل کنم اه بلندی کشیدم . روی همون قسمتو فوت کرد و برگشت سر جاش.
ز_ هیییی
لی _ بقیش برا بعد بیبی بوی.
..................................................................................
Harry P.O.V
با بی حوصلگی به اون کتاب مسخره که حتی نمی دونستم کتاب چیه خیره شده بود .
یک ساعت از روزمو که میتونستم تو اتاقم بخوابم و به لویی پیام بدمو اینجا کنار اون استاد احمق گذروندم.
ه_ من باید برم بیرون .
استاد_ چرا ؟
ه_ باید برم دستشویی .
استاد_ میتونی بری
بلند شدم و از کلاس رفتم بیرون و درو با بیشترین توان به هم کوبیدم .
دستشویی ته راهرو بود و مشکل اینجا بود که همه جا تاریک بود .
من ادم ترسویی نبودم ولی خس این که یه نفر داره بهم نگاه میکنه منو ترسوند.
VOCÊ ESTÁ LENDO
Bʟᴀᴄᴋ ʟᴇᴀᴅᴇʀ [L.S](z.m){omega.vrs} C.O.M.P.E.L.E.T
Lobisomemبه سفیدی نور در میان تاریکی ها.... ............................................ّ...................................... هری با لویی دوست میشه همون گرگینه ای که هری رو از دست اون متجاوز نجات داد. . .C.O.M.P.E.L.E.T