"هری؟"
به لیام نگاه کرد و و ابروهاش رو انداخت بالا. لیام گوشیش رو توی دستش نگه داشته بود و اخم کرده بود. "بله، لی؟" گفت و دستش رو بین موهاش شونه نکردش برد.
"تو داری اد رو نادیده میگیری؟"
هری گیج بود. نمیگرفت_ یا حداقل اینطوری فکر میکرد. گوشیش رو بیرون آورد و بازش کرد و رفت توی پیام هاش و دنبال اسم اد گشت. و بعدش اخم کرد چون فهمید اصلا پیام هاش رو باز نکرده. هری انقدر سرش با کارش و لویی گرم بود که پاک یادش رفته جواب اد رو بده. احساس بد و ناراحتی بهش دست داد بخاطر بی ادب بودنش. پس سریع تایپ کرد و نوشت:
هری: اد!! من واقعا عذر میخوام که جوابت رو ندادم رفیق): چطوری؟ حالت خوبه؟
هری بعد از فرستادنش برگشت سمت لیام. "اصلا نفهمیدم، ببخشید. سرم گرم بود با_"
"لویی؟"
هری اخم کرد و به پایین نگاه کرد. "فکر کنم، این فقط . . . این چند روز گذشته خیلی با من مهربون بوده. اون حتی یه ساندویچ از فایرهوس سابز برام گرفت! تا حالا هیچوقت اینکار رو نکرده بود." درست بود لویی به طرز عجیبی با هری مهربون بوده.حتی اومد بیرون تا با هری حرف بزنه بدون اینکه بخواد سیگار بکشه. اون تا حالا هیچوقت سمت استند هری نمیومد مگر اینکه میخواست سیگار بکشه و این یعنی اون واقعا میخواسته که با هری حرف بزنه. اون عاشقش بود، عاشق همه ی اون توجه. فقط امیدوار بود که همین طوری بمونه.
"منکاری به اینکه به کسی تکست میدی یا نه ندارم، هری. من فقط میدونم که اد تورو پسر شیرینی میبینه و باید حداقل بهش یه زمانی در روزت رو بهش بدی."
هری موافقت کرد و گوشیش لرزید و بهش نگاه کرد.
اددیییی: اشکال نداره هری، بهماعتماد کن. زندگی سخته، میدونم! من خوبم، تو چطوری؟
هری: تو خیلی خوبی.منم خوبم!! مرسی که پرسیدی پای پای
هری: میخواستم بنویسمپای شیرین ولی گوشیم نتونست توی یه کلمه بنویستش واسه همین شد پایپای وای خدا.
اددیییی:اتوکارکت مزخرف! اگر میخوای پای شیرین رو توی یه کلمه بنویسی باید بهت اجازه بده.نمیتونم بگم که نخندیدم."
هری: من فقط احمققققممم. فقط منم که یه چیزی مثل پای شیرین رو مینویسه و بعد به پای پای تبدیل میشه. زندگی من یه گلدون بهم ریختست.
YOU ARE READING
flower crowns //l.s.
Fanfictionهری عاشق گل های خوشگل صورتیه و لویی با جوهر و پیرسینگ حال میکنه. Persian Translation