نویسنده :
اگر درخواستی دارید پیام بدید یا کامنت بذارید.
✯✯✯
"حالا یه پاتو خم کن.نه نه! نمیخوام دیکت انقد واضح بیوفته تو عکس !"
کمی بعد کار تام ھم تموم شده بود.عکسهای مجله آماده بود. حین ویرایش عکسها، دو بازوی گنده که اومد دور کمرش حلقه شه محکم نیشگونشون گرفت :
"نکن !!!"
" آخخخخخ! چرا اینجوری میکنی ؟!"
به جای ناخنای تام روی دستش زل زد که آماده ی خون اومدن بودن :
"ببین چیکارم کردی !"
" مث اینکه خیلی داشتی حال میکردید !"
"منظورت چیه؟"
"نمیدونی منظورم چیه؟! منظورم اون خانم خوشگله بود که داشتین باھم فتوشات میگرفتین !"
کریس یه تای ابروشو بالا داد.
" خب ؟!"
"خب نداره ! دیدم وسط ژست گرفتنش چطور شق بودی ! کود شیمیایی ھم بزنن به خیار انقد زود راست نمیشه."
"خب من بایسکشوالم! طبیعیه یه زن نیمه برھنه ببینم اینجوری شم.ما قبلا ھم درباره ش حرف زدیم."
" بیخود که طبیعیه ! پس وسط عملیات ھای عاشقونه مرض داری بیخ گوش من میگی بجز تو ھیشکی به چشمم نمیاد ؟!"
" خب راست میگم ! من با چند نفر رفتارم مث وقتیه که کنار توام ؟"
"دیگه گوھم بخوری جمع نمیشه !"
" رسیدیم خونه باید حرف بزنیم !"
"نخیر ! وقت من با ارزشتر از اونیه که به چرت و پرتات برا توجیه کردن خودت گوش بدم ! کلی کار دارم .ضمنا ! تا اطلاع ثانوی خبری از کارای ممیزی نیس !"
"وات د فاککک؟؟؟ ما یه ماھه ھیچ غلطی نکردیم .دلم برات تنگ شده خب !"
"خودت یه جوری به داد دیکت برس ! نظر من عوض نمیشه."
✯✯✯
" اوه! پس حسابی قراره اذیتت کنه !
ESTÁS LEYENDO
Favourite OTP
De Todo[Completed] کتاب وانشات از تمام شیپ های معروف سریال ، فیلم ، کتاب ، انیمه و.... که به صورت درخواستی و یا ترجمه نوشته میشه. 🚫غیر از برابچ واندی و کیپاپ🚫 اینجا ایده هایی رو نشر میکنیم که خوابمون رو تسخیر کردن. خوشحال میشم درخواستی دارید بهمون بسپاری...