طبق گفته هاي كريس مكان جلويي بار مخصوص عموم افراده و فقط كسايي ميتونن به بخش خصوصي راه پيدا كنن كه يا دعوت شده باشن ويا شناخته شده باشن و اين اولين سدي بود كه اون دو نفر بابد ازش عبور ميكردن
جلوي نگهباني ايستادند:بفرماييد اقايون چه كمكي ميتونم بكنم
چهره سرد و پر از غرورشون دوباره روي صورت هاشون جا گرفته بود
كيونگسو: بكهيون اين اقا ميتونن به ما كمكي بكنن؟
بكهيون نيشخند زد و با نگاهي پر از حقارت سر تا پاي نگهبان رو بررسي كرد: فكر نميكنم،كوچيك تر از اين حرفاست كه بتونه به رياست هاي كمپاني سي بي اس خدمتي بكنه
نگهبان با شنيدن اسم كمپاني به سرعت تعظيم كرد: متاسفم قربان افتخار ديدن شما نصيبم نشده بود اميدوارم جسارت منو ببخشيد
بكهيون: به جاي زر زدن ميتوني راهو نشون بدي يا كاري كنم ديگه نتوني راه بري؟
نگهبان: معذرت ميخوام قربان از اين طرف بفرماييد
كيونگسو نگاهي به چشم هاي بكهيون انداخت دوباره خالي از هر حسي شده بود.
با كمك نگهبان از بار جلويي كلاب گذشتن و از راه روي باريكي وارد سالني پر زرق و برق تر و شيك تر از قبل شدند كه به دري بزرگ منتهي ميشد.
صداي موسيقي لايت تضاد جالبي با صداي موسيقي راك سالن قبل ايجاد كرده بود به طوري كه توي اون سالن هر دو صدا پخش ميشد و ادم رو به حالت خلسه میبرد.
با باز كردن در بزرگ توسط نگهبان و ورود به سالن تزيين شده با هالوژن هاي ابي و سفيد و بسته شدن در صداي موسيقي راك به طور كامل قطع شد و حالا تنها صداي موسيقي اسپانيايي لايتي توي فضا طنين انداز بود.
ميز هاي استوانه اي و بلندي كه انتهاي ان ها قوص هاي هنرمندانه اي داشت به صورت پراكنده و بدون نظم سرتا سر سالن رو پر كرده بودند كه دور هر كدوم از اونها چند نفر مشغول صحبت و نوشيدن بودند.
در سمت راست سن رقص دايره شكلي كه با دو پله از سطح زمين جدا ميشد قرار داشت كه بالاي سر اون گوي بزرگ و نقره اي رنگي وجود داشت كه نور هاي رنگي تابيده شده از گوشه ي سالن رو منعكس ميكرد .
سمت چپ ميز بار طويلي وجود داشت كه چندين صندلي در مقابل اون قرار داشت و چند بار من هم در پشت ميز مشغول سرويس دهي بودند
بكهيون سرشو به گوش كيونگ نزديك كرد: عجب جاي خفني تا چشم كار ميكنه فقط مرد و مردونگي ديده ميشه بدون هيچ دختر وراج و چسبنده اي
كيونكسو: خفه شو،ميخواي بگي تاحالا گي بار نيومدي؟
_معلومه كه نه.....كي وقت گي بار داشتم
YOU ARE READING
* First wave : season 1 *
Fanfiction🔖📌دو كيونگسو و بيون بكهيون دو عضو جوان انجمن قاچاق انسان ومواد مخدر و البته به شدت مخالف با قوانين و فعاليت هاي انجمن ، ❌ تلاش دارن تا با همكاري با شركت هاي رقيب رييس انجمن رو از پا در بيارن، 📈براي اين كار مجبور به امضاي قرارداد هايي ميشن كه ش...
