تهیونگ-هی بک چرا اینقدر طولش میدی الان بازی شروع میشه ها
همون لحظه بک با چهارتا بنر و کلی خرت و پرت دیگه برای تشویق تیم مورد علاقه بسکتبالش ..البته صرفا فقط بخاطر کراشش اون تیم ،تیم موردعلاقه اش بود از اتاقش بیرون اومد-بریم
تهیونگ با تعجب به بنر هایی که روشون" مینهو تو بهترینی ^^" "فایتینگ مینهویا " " من همیشه حمایتت میکنم" نقش بسته بود خیره شد -بکهیون تو واقعا جدی ای ؟
-چیه ؟ فن بوی ندیدی ؟ همش اون دخترا باید بیان با صدای جیغشون اوپا اوپا کنن؟
تهیونگ حرفی نزد و با بکهیون به سمت سالن برگزاری مسابقه رفتنبین راه بکهیون هرچی خوراکی میدید میخرید به طوری که نه دستای خودش نه دستای تهیونگ دیگه جا نداشتن
تهیونگ -بک حس میکنم بازی تموم شد میایی بریم؟
بک در حالی که مونده بود چیپس چه طعمی برداره رو به تهیونگ با چشمای مظلوم گفت -ته اینقدر چرت نگو هنوز نیم ساعت تا شروع بازی مونده بعد تو توقع داری من بین تایم بازی گرسنه ام نشه ؟
تهیونگ واقعا در برابر بکهیون خلع سلاح بود پس با حالت زاری گفت -باشه فقط سریعتر بریم دیگه
بالاخره بکهیون بعد از ده دقیقه به نتیجه نهایی رسید که چیپس نخره و از مارکت بیرون اومدن
قبل از اینکه وارد سالن شن تیم حریف هم رسید
تهیونگ -هی بک نمیخوای رو اینا کراش بزنی ؟ اینام بد نیستن
بک بدون اینکه نگاهی به تیم حریف بکنه گفت -من به مینهو خیانت نمیکنموقتی وارد سالن شدن یکی از اکیپ های دانشکده به سمتشون اومدن
-واو ببین کی اینجاس ساپورتیو بوی فرند
+هی تو برا تشویق دوست پسرت اینجایی نه ؟
بک چشماش از شنیدن لفظ دوست پسر گرد شد آروم جوری که فقط تهیونگ بشنوه تو گوشش گفت -مگه اینقدر رو مینهو ضایع کراش دارم که اینا فکر کردن دوست پسرمه؟
تهیونگ هم که شوکه شده بود فقط شونه هاش رو بالا انداخت
بک سرفه ای زد و گفت -من فقط برای تشویق تیم ایگِل اینجام همین
+اوه طرفدار به تو میگن که حاضر نیستی حتی تیم دوست پسرت رو تشویق کنی فایتینگگگ
و بعد تهیونگ و بکهیونی که مثل مجسمه خشکشون زده بود رو تنها گذاشتنبکهیون -تیم دوست پسرم چه کوفتیه؟؟
همون لحظه تهیونگ دست بک رو گرفت و به سمتی که روی بورد اسامی بازیکنان رو نوشته بود برد
بک شروع به خوندن اسامی تیم حریف کرد و با دیدن اسم چانیول جیغ زد -وات د فاک ؟؟ این اینجا چیکار میکنه؟
تهیونگ زد رو شونه ی بک-مثل اینکه باید جایگاهت رو عوض کنی
بک با حرص به سمت صندلی ها قدم برداشت -خفه شو تو که حقیقت رو میدونی چرا چرت میگی؟ من کراشم رو به دوست پسر فیکم که قراره هفته دیگه این موقع رسما از وجود خارجی هم خبر نداشته باشیم ترجیح میدمو با اخم روی صندلی نشست ..تهیونگ بیچاره هم که مجبور بود تا اخر تایم مسابقه غرغرای بک رو تحمل کنه کنارش نشست
بک از تو جیبش ابنبات پرتقالیش رو بیرون آورد و با حرص تمام سعی در باز کردنش داشت اما خب باز نمی شد تهیونگ سری تکون داد و ابنبات رو ازش گرفت ..بازش کرد و دوباره داد دست بکهیون
در حالی که بکهیون ساکت به زمین خیره بود تیم ایگل یا همون تیم کراش بکهیون وارد زمین شدن ..بکهیون با دیدن مینهو که کاپیتان تیم بود گل از گلش شکفت و با بنرش رسما از رو صندلی پرید
بک-مینهوووو تو میتونی ...من میدونممم تو میترکونیییی ارههههه اون پارک عوضی رو هم بزن له کننن
تهیونگ سری تکون داد و سعی کرد بکهیون رو بنشونه بلافاصله تیم تایگر یا همون تیم چانیول وارد زمین شدن و خب رسما سالن ترکید
ESTÁS LEYENDO
Golden Week [Completed]
Fanfic✮┄┅❥✾❥┅┄✮ Ɓуυη Ɓαєкнуυη✨: _♡بیون بکهیون دانشجوی موسیقی که همیشه اسمش کنار دردسر میدرخشه یه شرط بندی مهم رو میبازه و در ازای اون باید یکی از کارهایی که دوستاش میگن رو انجام بده یا باید بره وسط دفتر اساتید داد بزنه فاک می هارد یا اینکه مخ شاخ دانشگاهش...