17-کی بیشتر حرص میخوره؟!

3K 778 84
                                    

خودش رو بیشتر روی لوهان انداخت و ناله کرد -اون عوضی به چه جراتی نذاشت من از خودم دفاع کنم ؟ هوم ؟ چرا اینقدر زود حرفای اون برادر دیک فیسم رو باور کرد ؟؟ هان چرا؟ لولو تو بگو
بعد از اینکه از خونه ی بکبوم بیرون زده بود یه راست رفته بود خونه ی لوهان و بین سهون و لوهان روی کاناپه  در حالی که کاملا مست بود لش کرده بود و فقط ناله میکرد ..بکهیون مست خیلی اعصاب خورد کن تر از بکهیون عادی بود ..چون قدرت وراجیش صد برابر می شد که هیچ هرچی به دهنش می رسید رو هم میگفت و تو این مدت کم  رسما اون دو رو روانی کرده بود
لو با لحن مهربونی گفت -اشکال نداره بکهیونی بهش فکر نکن باش ؟
بک لپ هاش رو که گل انداخته بودن باد کرد و بعد این بار برگشت سمت سهون -تو چرا با لوهان کات نمیکنی ؟ چرا شما دوتا دعواهاتون جدی نیست که از هم جدا شین ها ؟ اصلا میخوام بیام بین شما دوتا یه مثلث عشقی بسازم رابطتون رو به فاک بدم ..سهون میدونستی من عاشق لوهانم؟؟

سهون با دستش به پیشونیش کوبید -از چانیول کشیدی بیرون کردی تو ما دوتا ؟؟
بک دوباره با شنیدن اسم چانیول خودش رو روی کاناپه جمع کرد -میخوام
لو-چی میخوای ؟
بک با لحنی که مثلا در حال گریه بود گفت -چانیول میخوام ..زنگ بزن بگو بیاد بغلم کنه
سهون -من این چانیول رو ببینم که زندش نمی زارم ..ببین چه بلایی سرت آورده تو قبلا مست می شدی حکم دلقک جمع رو داشتی اما الان چی ؟ مثل یه بستنی رو کاناپه وا رفتی
بک فین فینی کرد و گوشیش رو از جیبش در آورد -نه حرف زدن با شما به درد نمیخوره میخوام با فالورام حرف بزنم
و بعد به سمت یکی از اتاق های خونه ی لوهان رفت و در رو بست
لو -رفت لایو بگیره؟
سهون گوشیش رو از روی میز برداشت -اوهوم ..بیا ببینیم تو لایو میخواد چه چرتی بگه که دوباره بشه سوژه ی اکیپ
درسته حقیقتا بک بهترین و در عین حال عوضی ترین دوست ها رو داشت که به جای دلداری دادن بهش و حرف زدن باهاش دنبال سوژه میگشتن

***
بک-های گایز ..امیدوارم حالتون خوب باشه
بک نگاهی به کامنت ها که پشت سر هم ازش میپرسیدن حالش خوبه یا چرا اینقدر وضعیتش آشفته اس انداخت
بک لبخند بی جونی زد -هوم آره حالم خوب نیست ..به نظر شما با کسی که نمیزاره از خودت و حقت دفاع کنی و تمام حرفاش رو سرت آوار میکنه و میره چی کار باید بکنم؟
بک مشغول خوندن کامنت ها که هشتاد درصدشون گفته بودن باید بکشیش شد
بک-یااا..خب اگه دوستش داشته باشی و نشه بکشیش چی؟
و حالا سیلی از کامنت ها که میگفتن کیه شروع شده بود و البته کسانی که داشتن حدس میزدن اون فرد کیه
بک -یجی؟ چی باعث شده فکر کنین من با اون دختر بد اخلاق قرار میزارم هوم؟ چی ؟ جیسو؟ امیدوارم الان توی لایو نباشه چون شیپ شدن با من رو توهین به خودش میدونه ..نظرتون چیه بیخیال اکیپمون بشین ..هیچ کدوم از اونا نیست ..راهنمایی کنم ؟؟
بک کمی خودش رو روی تخت جمع کرد و گفت - خب ..اون قدش خیلی بلنده به اندازه ی قدش هم عوضی و احمقه ..گوشاش عین یوداعه ..یه چال لپ کیوت هم داره که دلم میخواد هی انگشتش کنم  ..من دوستش دارم ولی اون فکر میکنه دروغ میگم اون یه عوضیه که داره احساسات منو نادیده میگیره اما حرفای یه نفر دیگه رو باور میکنه
اینقدر غرق دنیای خودش شده بود که نفهمید صورتش رو اشک پوشونده-هایشش..من دارم گریه میکنم ؟ دیوونه شدم ؟بیایین بیخیالش شیم ..شب خوش
و بلافاصله لایو رو قطع کرد و خودش رو روی تخت انداخت -ازت متنفرم یول
دو ثانیه هم از حرفش نگذشته بود که گفت -ولی یکمم دوسِت دارم
بک-شایدم بیشتر از یکم؟؟

Golden Week [Completed]Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin