با دیدن هئین دویید سمتش و گفت:هئین؟؟
+اووو سلام یونگسان! اینجا چیکار میکنی؟
-اتاق رئیست! اتاق رئیست کجاست هئین؟!
متعجب پرسید:واسه چی میخوای؟؟
-یه..یکاری رو باید انجام بدم
+اون اتاقو میبینی؟ اونجاست
سری به نشونه تایید تکون داد و به جایی رفت که هئین اشاره کرده بود. در زد و وارد اتاق شد
-معذرت میخوام رئیس مون...
+بیول!
-ها؟
+مونبیول! تو اون یه ثانیه اتم کشف نمیکنی که اسممو میشکنی!!
*اما شیومینم بیول صدات میکنه* تک سرفه ای کرد و بیشتر به میزش نزدیک شد. کاغذو روی میز گذاشت و گفت:این چه معنی میده؟
مونبیول پوزخندی زد و گفت:معنی خاصی نداره که!
-اما فقط شمایید که به من میگید یونگدون!
+من که نگفتم اینو من ننوشتم!
-خب...معنیش چیه؟ دیشب شما منو اواردید خونه؟
+اره
-میشه توضیح بدید؟
کراواتشو شل کرد و گفت:چقدر حرف میزنی!! دیشب وقتی که مست بودی جمعت کردم اواردمت خونتون! سوالی میمونه؟
زیره لب گفت:خیلی...
☆☆فلش بک☆☆
مثله همیشه بعد از تموم شدن کارش به رستوران موردعلاقش رفت تا یه حالی به خودش بده.
-یکم سوجو!!
سره جاش نشست. چشمش به دختری افتاد که صبح تو شرکت استخدام شده بود. به نظر نمیومد حالش خوب باشه.
-با این وضعت فردا میخوای بیای شرکت؟
از جاش بلند شد و به سمت یونگسان رفت و پرسید:حالت خوبه؟؟
درحالی که سرش روی میز بود جواب داد:نه
پوزخندی زد و گفت:مرض داشتی انقدر خوردی؟! پاشو ببرمت خونتون
گیج جواب داد:تو کی هستی؟
*به سلامتی! کلا عقلشو از دست داده!!*
-مهم نیست
بازوشو گرفت و بلندش کرد. مست گفت:تو کههه نمیدونی خونموون کجااااس!
-پس بهم بگو
+نمیگممممم
چشماشو تو کاسه چرخوند و کشیدن بیرون از رستوران. انقدری شل و ول بود که نمیتونست وایسه و همش میوفتاد رو مونبیول.
از تو کیفش گوشیشو برداشت و پرسید:رمزت چیه؟
کشدار گفت:نمیگمممم
YOU ARE READING
𝖲𝗐𝖾𝖾𝗍 𝖽𝖺𝗒
Romance-یونگسان برای کار به اون شرکت رفته بود...اما الان تنها دلیل موندنش در اونجا مونبیوله!- -رومنس ، اسمات -کامل شده