نگاهِ بی روحش به درِ بسته ی آسانسور گره خورده بود .
هندزفری مشکی رنگی داخل گوش هاش فرو رفته بود و بر خلاف ظاهر ارومش، موسیقی ای متناسب با درونِ بهم ریخته و پر تلاطمش پخش میشد .
جین یونگ باعث بهم خوردن برنامه ی پرواز خودش و جکسون به تایوان شده بود .
وقتی جه بوم برای خبر رفتنشون به جین یونگ سر میزد، متوجه جسم بی جون و روح جین یونگ شد که کف زمین خاکیِ انبار افتاده بود!
در آسانسور به اهستگی باز شد . جه بوم با لحظه ای مکث، از اتاقک اسانسور خارج شد .
جکسون رو دید که با فاصله ای کمی دور تر، درحالی که روی صندلی نزدیک اتاق نشسته، سرش پایین افتاده و خوابش برده بود .
لبهاش رو با زبونش خیس کرد و به قدمهاش سرعت بخشید .
مقابل جکسون ایستاد و کمی نگاهش کرد .
برخلاف سردیِ همیشگی نگاهش، چشمهاش پر شده بودن از محبت عجیب برادرانه .
پلک هاش رو روی هم انداخت و نفس عمیقی کشید .
یک قدم به سمت در قفل شده رفت و بهش نگاه کرد .
اهنگِ درحالِ پخش به دقایق پایانیش رسیده بود.
بیمارستان خصوصی ای که جین یونگ رو با عنوان مظنون داخلش بستری کرده بودن با یک سری مدارک جعلی و صد البته حضور بازرس پروندش، ایم جه بوم، اجازه ی قفل کردن در رو بهش داده بود .
دستش رو داخل جیب شلوارش فرو برد و کلید رو با سر انگشتهاش لمس کرد .
بلافاصله بعد از به اتمام رسیدن موزیک، صدای خرد شدن شیشه جه بوم رو به خودش اورد .
فکر کرد اشتباه شنیده!
هندزفری رو از داخل گوشهاش بیرون کشید و نگاه مشکوکش رو به در داد .
بارِ دیگه همون صدا رو شنید !
کلید رو میونِ مشتش گرفت و از داخل جیبش بیرون کشید، داخل قفل فروش کرد و در رو به آهستگی باز کرد .
مقابلِ چشمهاش، پسر ضعیف و ترسیده ای رو ندید .
یک آدم کاملا متفاوت داخل یکی از اتاقهای بیمارستان زندانی شده بود .
با دستهای خونی و خرده شیشه هایی که با لکه ای از خون روی زمین سقوط میکنن .
انگار چیزی جلو دارش نبود .
جه بوم مات و مبهوت به صحنه ی مقابلش چشم دوخته بود .
چنان ماتم زده و با لذت به جین یونگ و حرکاتش خیره شده بود، انگار مقابلش تابلویی وسیع میدید که رنگ های درخشان رو روش پاشیده و اثری بی همتا رو خلق کرده بودن و تنها کسی که توانایی حس این اثر معرکه رو داشت، خود جه بوم بود.

CITEȘTI
"ژانوس"
Mister / Thrillerژانوس، الهه آغاز ها و پایان هاست . خلاصه فیک: جین یونگ پسر خونده یکی از نخبه های معروف کره، توسط گروهک جدیدی که اخیرا برای بدست آوردن چیزی، چندین نخبه رو ترور کردن، بجای پدرخونده ش گروگان گرفته میشه. "جف"، برای زنده نگه داشتن جین یونگ توی گروهکش، ا...