چانیول کنار ماشین ایستاد و نگاه کوتاه و گذرایی به ساختمون مقابلش داد .
به ماشین تکیه داد و دستهاش رو روی سینه ش، بهم قفل کرد .
نور شدید خورشید روی صورتش نشسته بود و اجازه نمیداد عینک افتابیش رو از روی چشمهاش برداره .
سرش رو پایین انداخت و نگاه متفکرش رو به کفش هاش دوخت .
صدای گامهایی که محکم روی زمین کوبیده و با عجله بهش نزدیک میشن رو شنید .
سرش رو که بالا اورد، بکهیون رو دید که نفس نفس زنان مقابلش ایستاده و با چهره ی سرخ و سفیدی بهش نگاه میکنه .
لب پایینش رو گزید و گردنش رو کج کرد.
میخواست با تمرکز بیشتری دوست پسرش رو دید بزنه .
موهای قهوه ای لختش که بخاطر عرق روی پیشونیش چسبیده بودن و لپ های گل انداختش که بخاطر دوییدنش اینطور سرخ شده بودن رو زیر نظر گرفت.
اخم محسوسی روی ابروهاش نشست-چرا چیزی نپوشیدی؟
بکهیون با دست راست، به بازوی چپش چنگ انداخت و نفس بلند و عمیقی گرفت.
بکهیون-هوا اونقدری سرد نیست .
چانیول قدمی جلو رفت-اما عرق کردی خبرنگار بیون . سرما میخوری .
بکهیون لبخند کمرنگی روی لبهاش نشوند-نگرانمی ؟
چانیول اروم خندید-قبل از رفتن میخواستم ببینمت.
با صدای گرفته ای جمله ش رو به پایان رسوند .
بکهیون کمی جلو تر رفت .
دستش رو بالا اورد و انگشتهای باریکش رو روی گونه ی چانیول گذاشت .
پشت انگشتهاش رو روی صورتش بالا و پایین کرد .
انگشت شستش رو به نرمی روی لب پایین چانیول کشید و چشمهای نگرانش رو به نگاهِ خیره ی چانیول دوخت .
دستش رو بالا تر برد و تار به تارِ موهای لخت چانیول رو از لا به لای انگشتهاش گذروند .
لب پایینش رو گزید و با انگشت شست و اشاره ش لاله ی گوش چانیول رو لمس کرد .
حرکت نرم انگشتهاش برای چانیول حس خودِ بهشت بودن .
احساس میکرد روحش توی این لحظه ی کوتاه و نچندان طولانی، جسم سنگین و گناهکارش رو ترک کرده و سبک تر از همیشه، مثل یک پر معلق در هوا، اوج میگیره و با دلهره ی دوست داشتنی ای سقوط میکنه و قبل از فرود اومدن روی جسم سیاه و سنگینش، دوباره اوج میگیره و بالا تر میره.
بکهیون با صدای ارومی گفت-منتظر روزی ام که کنارم بایستی . باهم کار کنیم . دیگه مجبور نباشی کنار جف کاری رو انجام بدی .
YOU ARE READING
"ژانوس"
Mystery / Thrillerژانوس، الهه آغاز ها و پایان هاست . خلاصه فیک: جین یونگ پسر خونده یکی از نخبه های معروف کره، توسط گروهک جدیدی که اخیرا برای بدست آوردن چیزی، چندین نخبه رو ترور کردن، بجای پدرخونده ش گروگان گرفته میشه. "جف"، برای زنده نگه داشتن جین یونگ توی گروهکش، ا...