{پاکت سلطنتی}
__________آن قسمتی که ربان دو لبه های پاکت را به هم وصل میکرد را باز کرد.
با یک چسب دو طرفه به هم وصل بود و باز کردنش راحت بود.
بله درست حدس زده بود!
مهمانیه باشکوه خانواده کیفر!
***بعد از نیم ساعت چرت زدن با صدای زنگ خوردن گوشی بیدار شد.
در صفحه ی تاچ گوشی اش هیچ شماره ای درج نشده بود.
این یعنی چی؟
حتی وقتی با تلفن های عمومی هم با شماره های همراه تماس بگیرید شماره آن تلفن بر روی صفحه می افتد!
پس چطور تماس بر قرار شده بود؟
و آنجا بود که تهیونگ به هوش خودش شک کرد
خب معلومه که از طرف سازمان تماس گرفته شده بود.
بعد از صاف کردن صداش جواب تلفنی که در حال کشتن خودش بود از بس که زنگ خورده بود و روی ویبره رفته بود رو داد و صدای خنثی سوکجین در گوشش پیچید.
+چطوری پسر؟ برنامه عوض شده ...قراره اول هفته آینده سازمان باشی.
_باشه
سوکجین بعد گفتن اوکی تلفن رو قطع کرد و اون لحظه تهیونگ در حال فکر کردن درباره دلیل این تغییر برنامه سازمان بود.
بعد از چند دقیقه که به نتیجه ی حسابی نرسید دست از فکر کردن برداشت و تصمیم گرفت به الکس زنگی بزنه و الکس ساعت و مکان مهمونی رو بهش اطلاع بده... چون چیز دیگری بجزء دعوت کردن تهیونگ در اون پاکت گفته نشده بود!
بعد از شنیدن بوق چهارم الکس جواب تماس را داد و تهیونگ بعد از سوال کردن درباره مکان و زمان تلفن را کناری روی میز پرت کرد و سعی کرد به ادامه ی چرت زدنش برسه.
قبلا با هم راجبه اتفاقاتی که در سازمان برایش افتاده بود حرف زده بودند.
ساعت نزدیک های هشت شب بود و تهیونگ به سمت اتاق حرکت کرد در را به لطف عادت همیشگی اش هل داد به سراغ چمدان کوچک بالای کمد رفت.
(فلش بک-دوماه قبل-دو روز بعد از خبردار شدن از مکان فعلیه سازمان)
موبایلش را به دست چپش سپرد و در سمت راننده ماشین را باز کرد داخل شد.
_درسته الکس...دارم میرم دوباره تمرین کنم..اینطور که از بارمن های بعضی بار ها شنیدم اونجا باید تمرین های سخت تیراندازی کنیم.
+تو که قبلا میرفتی کلاس ته!فقط دو ماه گذشته که کنار گذاشتی!لعنتی تیراندازیت حرف نداره اونوقت دوباره میخوای باز هم تمرین کنی؟
_درسته الکس باید دوباره این مدت تقریبا دو ماه رو تمرین های دفاعی هم کنار تیراندازی شروع کنم.
+باشه موفق باشی...منم سعی میکنم با جین بیشتر دربارت حرف بزنم و ازت تعریف کنم.
_ممنونم
بعد تماس از طرف تهیونگ قطع شد و استارت ماشین را روشن کرد.
***
حال
(Tea)
+اوه دوباره دیدمت تهیونگ!چخبر از این ورا؟ دو ماهه دوباره شروع کردی و همش داری تمرین میکنی دل دخترامون برات تنگ شده بود.
مربی باشگاه تیراندازی بعد از دیدن من این حرف رو زد و یک چشمک هم به عنوان ادامه صحبتش بهم زد.
_اومدم دوباره تمرین سخت رو شروع کنم سنبه.
+اوه البته ! بعد از عوض کردن لباست بیا دفترم.
سری تکان دادم و بعد از تعویض لباسم با تیشرت ورزشی و شلوار ست همون لباس ، به دفتر شخصیه مربی رسیدم بعد از در زدن صدای آروم بیا توش رو شنیدم.
در اتاق رو باز کردم وارد شدم.
راستش اون سالن به اندازه ی بزرگ بود که میتوانست به تنهایی دویست نفر تیرانداز را در خود جای دهد بدون هیچ مشکل نداشتن جا و هفت تیر و....
اینجا به غیر از تفنگ های شکاری و بادی میتوان با تفنگ های هفت تیر و کلت و حتی تک تیر هم تمرین کرد.
البته کسانی که با تک تیر در حال تمرین هستند افراد محدود به تعداد بیست ، سی نفر بیشتر نیستند!
چون فقط کسانی مثل من که بیشتر از هشت سال سابقه دارند میتوانند از این تفنگ استفاده کنند.
چون حمل و تمرین تک تیر بر خلاف کلت و هفت تیر غیر قانونی است و اینجا در این باشگاه در زیرزمین تک تیر و ...وجود دارد و باشگاه زیرزمینی بحساب می آید.
و خب البته که دقیقا پایین پای ما الان افرادی در حال قمار و بقیه در حال شلیک با تک تیر هستند و باید ذکر کنم که تمام دیوار ای زیرزمین از جمله سقف عایق صدا هستند.
و به اضافه ی اتاق های جدا گانه تک نفره برای تمرین تفنگ هایی همانند مسلسل و امثال این نوع در طبقه ی بالایی ما قرار داره.
این دو ماه قبل از امروز یک ماه در حال تمرین با کلت بودم و یک ماه هم تمرین با هفت تیر.
+بالاخره اومدی
با لبخندی که به چشمهایم نرسیده محو شد جواب دادم.
_درسته
+خب ایندفعه دوست داری کدوم بخش رو انتخاب کنی تهیونگ؟
ما اینجا بخش مسلسل هم داریم پسر!خودت که میدونی.
وقتی با سوکجین توی بخش کارآموز ها بودیم از یک کار آموز شنیده بودم که داشت با دوستش در درمورد اینکه انگار آزمون تیر اندازی با تک تیر اش را خراب کرده بود صحبت میکرد!
سعی کردم فعلا به حرف اون پسر اعتماد کنم و کمی با تک تیر تمرین کنم.
من در تیراندازی با تفنگ هایی مثل کلت و هفت تیر و غیره به نوعی استاد به حساب می آم.
ولی تک تیر را فقط چند بار امتحانی به طبقه زیرزمینی رفتم و امتحان کردم.
هرچند که در اون مورد هم موفق بودم.
پس از امروز کار با تک تیر رو شروع میکنم.
_تک تیر
+پیشرفت کردی پسر!یادمه قبلا فقط چند بار به طبقه زیرزمینی رفتی و از اون به بعد دیگه همش از رفتن به اون مکان امتناع میکردی.
خب معمولا وقتی کسی از جایی خاطره ی خوشی نداره دوباره به اون مکان سر نمی زنه...مثل من!
ولی چیزی که بله زبان آوردم دنیایی با جواب ذهنی ام فرق داشت.
_ادم همیشه جای پیشرفت داره.
+موافقم. پس حواستو جمع کن پسر!
_چرا؟
+چند روز پیش یه سری دختر و پسر از اون کله گنده هاش فقط برای تمرین دو روز در هفته به مدت شش ماه شهریه برام ریختن... سه میلیارد تهیونگ سه میلیارد! در صورتی که هزینه دو روز در هفته زیرزمین فقط پونصد هزار وون میشه. اونها فقط سه چهار نفرن. امروز هم یکی از اون دو روز عه.
اولش تعجب کردم!
کی آنقدر پول فقط برای یه باشگاه میده؟
خب با اینقدر پول راحت میتونند یه باشگاه بسازند.
ولی خیلی روی این موضوع وقت نگذاشتم و میخواستم زودتر تمرین رو شروع کنم.
_و تو هم با آغوش باز پذیرفتی؟
+درسته.
تک خنده ای زدم و طرف در رفتم و وقتی خواستم در را ببندم صدایش را شنیدم.
+موفق باشی
لبخندی در لحظه ی آخر زدم در را بستم.
سمت آسانسور رفتم و کلید حرف G رو فشردم.
درسته برای رفتن به طبقه ی بالا طبقه ی زیرزمین باید پین زده بشه تا تنها راه ، که اسانسور هست حرکت کنه.
پین دقیق تاریخ تولد رند مربی هست.
البته این رو فقط من و افراد طبقه زیرزمینی و خود مربی میدونند.
کسی دیگه ای ازش خبر نداره.
چون تاریخ تولدی که در شناسنامه ی مربی درج شده جعلیه و فکر میکنم دو سال تفاوت داره.
پین 1990 رو وارد کردم و بعد از صدای آشنای تایید شد، آسانسور به طبقه پایین حرکت کرد.
سرم رو پایین انداختم.
میدونستم الان با صحنه هایی مثل کشیدن مواد،کتک خوردن ، برده ازاری،سک*س و...
رو به رو میشم.
وقتی در کشویی باز شد کفش های اسپورت چرم دخترانه ای رو به روم دیدم.
وقتی سرم را بالا آوردم انگار زمان متوقف شده بود.
و فقط من و...اون دختر سر خدمت کار سازمان که صبح دیده بودمش به هم خیره بودیم.
اون با پوزخند..
و من با تعجب!
(گایز داخل ویدیو کاور اون قسمت که میگه پورنو گرافی و داخل بارن...دقیقا این پارت و پارت بعد هااا)
___________
هاییی
برای پارت بعد خیلی هیجان دارم 😬
پارت بعد یه چسکی اسمات داریم...البته نه از تهکوک یا نامجین....
کلا
ببخشید که دو سه روز دیر گذاشتم پارتو نتم هی قطع میشد ارور میداد.
💕شرط ووت برای پارت بعد 20 تاست💕
💕خودتون میدونید💕
💕لطفا فیکو دوس داشته باشین💕
۱۳۳۲ کلمه.لطفا تیزرو بازدید بزنید:
https://youtu.be/tB21ldEij3M♥️
بایی
أنت تقرأ
🃑𝓖𝓪𝓶𝓫𝓵𝓲𝓷𝓰 𝓗𝓸𝓾𝓼𝓮🂱
غموض / إثارة🃑𝓖𝓪𝓶𝓫𝓵𝓲𝓷𝓰 𝓗𝓸𝓾𝓼𝓮🂱 {ژانر: جنایی/مافیایی/انگست/اسمات/عاشقانه/خشن/معمایی} {کاپل:ویکوک} {Tea:top} {⛔تا مدتی متوقف شده⛔} {کاپل فرعی:نامجین , یونمین } {زمان اپ:هر وقت به شرط ووت رسید} {15 سال مثل طوفان براش گذشت. پونزده سالی که رد...