Farm Boy | KTH (translation ver)
22 parts Ongoing وقتی که بازیگر معروف چوی آرا مجبور شد به خاطر اینکه شغلش بخاطر یه رسوایی نابود شد از شهر فرار کنه و به معنای واقعی سر از ناکجا اباد درمیاره.
الان مجبوره زندگی جدیدش رو به عنوان یه روستایی تو حومه شهر تجربه کنه. ولی چطوری میتونه وقتی تنها استعدادش بازیگری و لوس بودنه؟
"یه لحظه با لباس برندم روی فرش قرمز راه میرم و یه دقیقه بعدش یه شورت ماماندوز پامه و یه تیکه پیپی گاو چسبیده به کف کفشم"
*این فیک با اجازه نویسنده ترجمه میشه
@taeyangtears