از دیدگاه نامجون p26

288 40 26
                                    

به سرعت از بیمارستان خارج شدم و تلفن موبایلم رو برداشتم و با جیمین تماس گرفتم اونم خیلی ناراحت بود هر دوی ما از اتفاق های پیش اومده در تعجب بودیم و مغزهای ما تلاش میکرد حقیقت رو قبول کنه اما به انکارش می‌پرداخت و نقطه ی مقابلش قلبامون اصرار داشت که حقیقت رو به ما گوشزد کنه مثل اینکه شکنجه گر درونیت به دلداری دهنده ی وجودت پیروز بشه

____ برام مشخص شد که سوکجین منو به خاطر پول میخواد

_____ اما بهتره بهش یه فرصت بدی

اخلاق جیمین همیشه اینطوریه وقتی با مسائلی توی زندگیش مواجه میشه درست همون لحظه منطقی برخورد میکنه و بعدن قلبش براش تصمیم میگیره اما من دقیقا متضاد و برعکس اونم

_____فرصت؟؟؟؟ تو ندیدی چه جوری داشت با تهیونگ عشق بازی می کرد

_____سوکجین که الان باید با این حال بدش روی تخت بیمارستان باشه

عصبانی شدم و سرش داد زدم و برای اثبات حرف گفتم

____وقتی به هوش اومد جلوی چشمای من بوسیدش

____جیمین تعجب کرد و پرسید کیو میگی؟

____تهیونگ خم شد خودم دیدمش

____شاید داری اشتباه می کنی

_____ به نظرت چرا باید پرده اتاق سی‌سی‌یو رو بکشه به خیالش فکر کرده من سایشون رو نمیبینم ؟

سکوت یخش پشت خط تلفنم بهم هشدار می داد که من دارم زیاده روی می کنم یا جیمین از شنیدن حرف‌های من شوکه شده؟

به هر حال برای دونستن جوابش خودمو به گیجی زدم و پرسیدم:

جیمینا نظرت چیه بیای کافه تریای بیمارستان با هم صحبت کنیم؟

جیمین صداشو صاف کرد و با تردید جواب داد :

___چه کمکی از من ساخته است مونی؟

_____ من باید با یکی حرف بزنم وگرنه عصبانی میشم و ممکنه برگردم اون جا و به تهیونگ حمله کنم .....

ژست آدم های متفکر رو به خودش گرفت و محکم روی حرفش ایستاد و گفت :

____اگه بخوای واکنش سریع به چیزی که دیدی نشون بدی نشونه عاقل بودنت نیست پس اگه به حرف تویی که شتاب‌زده عمل میکنی گوش بدم انگار خودمم از عقل بهره‌ای ندارم !!!!

____پس بگو من الان باید چیکار کنم ؟

_____به نظر من با خودت خلوت کن و ببین کجای کارت اشتباه بوده که نتیجه اش شده وضعی که الان داری توش دست و پا میزنی بزار واضح تر بگم تو نیاز داری یه مدت مثل من تنها باشی......

ببخشید دوستان قرار بود جمعه اپ فیک رو انجام بدم اما چون یه راهی پیدا کردم که بدون تایپ کردن میتونم داستان رو بنویسم تصمیم گرفتم که الان آپش کنم از دوستم حدیث ممنونم که این راه به من پیشنهاد داد

وسوسهWhere stories live. Discover now