part9🔞

972 80 2
                                    

راوی:

اویکاوا تو دلش میگه: بازیو که نبودم 😡😡
حداقل میتونم دل هیناتا رو ببرم
شنیدم امگا بعد یه سکس عالی با یه آلفا عاشق اون آلفا میشه
خب باشه ما هم یه سکس عالی میکنیم ببینیم عاشقم میشه😏😏😏😏😏

اویکاوا: فسقلی تو که هنوز نرفتی خونه
هیناتا: می خوام برم خونه میشه بری میشه بری کنار
اویکاوا: یه امگای کوچولویی مثل تو اگه این وقت شب بره بیرون براش خطرناکه
هیناتا: خب الان زنگ میزنم کاگیاما بیاد دنبالم
اویکاوا: چرا زنگ بزنی کاگیاما ، همینجا بمون

اویکاوا دستای هیناتا رو میگیره و به دیوار میچسبونه و شروع می‌کنه به بوسیدن هیناتا
اویکاوا زانوشو آروم به کیر هیناتا فشار میده
هیناتا ناله های آرومی از میون اون بوسه ها سر میداد

اویکاوا در رو بست و هیناتا رو بغل کرد و گذاشت روی زمین

هیناتا با چشمای پر از اشک گفت: نکن...من.... نمی‌خوام

اویکاوا توجهی نکرد لباسش رو در آورد و دوباره شروع کرد به بوسیدن هیناتا

اویکاوا شلوار هیناتا رو در آورد و انگشتش رو کرد تو سوراخ هیناتا

هیناتا ناله ی نسبتن بلندی کشید

هیناتا: بس کن... بیشتر از....این...ادامه نده 😣😣

اویکاوا: بس نمیکنم می‌خوام ببینم چیکار میتونی بکنی امگا کوچولو

و بعد شروع کرد به گاییدن هیناتا

هیناتا ناله های بلندی میکرد

اویکاوا انقدر این کار رو ادامه داد و با یه ضربه ی محکم اسپرمش رو تو هیناتا خالی کرد

هیناتا از شدت درد ناله ی خیلی بلندی کشید

اویکاوا داشت نزدیک گردن هیناتا میشد که مارکش کنه

که یهو بوی فرمونای کاگیاما رو حس کرد هرچی بیشتر به گردن هیناتا نزدیک میشد بوی فرمونای کاگیاما هم بیشتر میشد

انقد به گردن هیناتا نزدیک شد که مارک کاگیاما رو دید شکه خودش رو عقب کشید و تو دلش گفت: هم بازیو بردی هم هیناتا دیگه چی برام گذاشتی..... کاگیاما

هیناتا شروع کرد به سرفه کردن
اویکاوا اهمیتی نداد تا اینکه سرفه های خشک هیناتا بند نیومدن و خون رو تو دستای هیناتا دید

اویکاوا ترسیده به هیناتا نگاه میکرد

اویکاوا: هی هیناتا حالت خوبه؟

هیناتا: نه....باید...سریع برم....خونه
اینو گفت و بیهوش شد

اویکاوا سریع لباسای خودش و هیناتا رو پُشوند و هیناتا رو با ماشین رسوند خونش و روی تخت خوابوندش
دست هیناتا رو گرفت و تو دلش گفت: خیلی سعی کردم به دستت بیارم ولی آخر تو مال من نشدی.....‌.. خیلی دوستت دارم ولی دیگه نمی تونم اینو با صدای بلند بهت بگم چون تو.....

یکی دیگه رو دوست داری

________________________________

خب اینم از این پارت

مریض شدم😷😷😷😷😷 

وگرنه زود تر براتون میزاشتمش

پارت بعدی هم نوشتم براتون می زارم
😘😘😘😘😘😘😘😘❤️❤️❤️❤️🌹🌹

My alphaDove le storie prendono vita. Scoprilo ora