My alpha

part21

راوی:

اویکاوا وقتی این صحنه رو دید بدجور دلش شکست
با سرعت به سمت دستشوییا رفت تا گریش رو کسی نبینه

در دستشویی رو قفل کرد
اویکاوا به دیوار تکیه داده بود و داشت گریه میکرد
انقدر با شدت گریه میکرد که گه گداری نفسش بند میومد

زیر لب گفت: حالا که دارم سعی میکنم فراموشش کنم باید این رو ببینم؟ 😢
چرا چرا؟ چرا من اون کسی نیستم که اون دوستش داره چرا چرا؟😭
چرا من اون کسی نیستم که بچش تو شکم هیناتاس چرا چرا
منم می‌تونستم جای اون باشم .....ولی چرا من نیستم چرا

اویکاوا انقدر گریه کرد که دیگه جون نداشت روی پاهاش بایسته

مربیشون یکی از همگروهی هاش رو فرستاد دنبال اویکاوا که بیارش

وقتی همگروهیش اون رو تو اون وضع دید
گفت: چی شده اویکاوا چرا داری گریه می‌کنی
نکنه یکی دل هیناتا رو برده ها😧

اویکاوا: بد تر از اون
توبیو ی عوضی دل هیناتا رو برده و.....هق حاملش هم....کرده
😢
واسه همین امروز تو زمین بازی نکرد😭😭😭😭

همگروهیش: چی؟!!!؟؟!!!!! این.....این......یه فاجعس هااااااااااا😭😭😭😭

اون هم همون جا شروع کرد به گریه کردن

_________________________________

خب بزارید همینجا به عرض تون برسونم که

هیناتا توی ای فنفیک به امگای خیلی خیلی
کراش و کیوت هست و تموم تیم هایی که با تیمشمن
بازی کردن رو هیناتا کراش دارن
ولی از شانس خوب کاگیاما هیناتا روی اون کراش داشت😁😁😁

خب تا پارت بعدی که بنویسیمش بای بای ✋✋✋✋😁😁😁😁😁😁😁
آقا هر کی‌ اسم یکی از همگروهی های اویکاوا رو می‌دونه بهم بگه که درستش کنم
😐😐😐😐😐😐😐

آقا اینترنت منو کشت
خیلی ظعیفه هااااااااااااا😤😤😤😤😤😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡😠😠😠😠😠😠😠😠😠