part 13

6.1K 1K 245
                                    

جیمین در حالی که تو اتاق جونگ کوک داشت جلوی آینه قدی خودش و برانداز میکرد گفت: جلف شدم؟؟؟

جونگ کوک که رو تخت آبی رنگش نشسته بود سری به تأسف تکون داد و گفت: انگار میخوای بری مخ بزنی

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

جونگ کوک که رو تخت آبی رنگش نشسته بود سری به تأسف تکون داد و گفت: انگار میخوای بری مخ بزنی

جیمین چشمکی به قیافه جونگ کوک زد و گفت: دقیقا همینه

جونگ کوک نیم خیز شد و گفت: مخ تهیونگ و که نمیخوای بزنی؟؟؟
جیمین خندید و گفت: شاید
جونگ کوک هویجی که دستش بود و انداخت و گفت: تو غلط .....
جیمین از تو آینه نگاهش کرد و بعد با صدای بلند خندید
جونگ کوک یه لحظه گیج نگاهش کرد وقتی جیمین براش سر تکون داد نفس راحتی کشید که اینم یکی از اون شوخی های مسخره رفیقش بوده نه چیز دیگه ای

جینین یکم به موهاش حالت داد و بعد رو به جونگ کوک که داشت دنبال لباس میگشت گفت: زود باش دیگه چیکار می‌کنی؟؟

جونگ کوک یه دست لباس از تو کمد در آورد و به جیمین نشون داد: این خوبه؟؟؟؟

جیمین نگاه طولانی مدتی به لباس کرد و گفت: باید تو تنت ببینم

جونگ کوک با چشمای درشت شدش گفت : چشمات و ببند حداقل

جیمین چشماش و چرخوند و گفت: کسی هیکل تو رو نگاه نمیکنه نگران نباش بدو دیرموم شد

جونگ کوک که دید جیمین حواسش به گوشی پرت شده سریع لباس هاش و عوض کرد بعد رو به جیمین گفت: چطوره ؟؟؟؟

جونگ کوک که دید جیمین حواسش به گوشی پرت شده سریع لباس هاش و عوض کرد بعد رو به جیمین گفت: چطوره ؟؟؟؟

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

جیمین هومی کرد و گفت: نه بهت میاد خوب شدی

جونگ کوک با پررویی گفت: من هر چی بپوشم بهم میاد

Kookv Little's School [ Completed ]Where stories live. Discover now