🩺Part30🩺

9.3K 1.3K 659
                                    

جونگ کوک درحالیکه آبنباتشو بین لب هاش تاب میداد...بیخیال روی صندلی نشسته بود و به تهیونگی که انقدر یک نفس غر زده بود داشت رنگش روبه کبودی میرفت نگاه میکرد.

بدون اینکه تکیش رو از صندلی بگیره بطری آب رو به سمت تهیونگ هول داد.

+یکم آب بخور گلوت خشک شد

_لعنتی حالا همه تو بیمارستان میفهمن

+آره اگه همینجوری ادامه بدی چندتا خبرنگارم برای مصاحبه باهامون دم بیمارستان صف میکشن با تیتر خبری "کام اوت کوکته"زوج بیمارستان شینوا

_کوکته دیگه چه صیغه‌ایه؟

+جونگ کوک و تهیونگ سرهم میشه کوکته

_چرا اسم تو اوله؟

+چون من تاپم

در بطری رو باز کرد و قبل از سر کشیدن چشماشو تو حدقه چرخوند.

_جمع کن بابا تورو چه به تاپ بودن

چوب آبنبات رو با دو انگشت گرفت و از لبش درش آورد.

+میتونیم بریم تو تخت تا نشونت بدم

به سرعت رنگ عوض کرد و با تک سرفه ای سعی کرد موضوعو عوض کنه.

_بحثو عوض نکن دارم بهت میگم همه می‌فهمن!

+اگه تا الانم هیچکس قرارنبود بفهمه با سرو صدای تو همه کنجکاو شدن تا برن فیلمای دوربینارو ببینن

با اشاره کوک به اطراف نگاه کرد و تن صداشو پایین آورد.

_کوک یه کاری بکن!

+چیکارکنم بیب؟برم تو بلندگو بگم اون فیلمه هست دونفر تو آسانسور دارن لبای همدیگه رو میکنن،اون من و تهیونگ نیستیم؟

تهیونگ رسما دود از کلش بلندشد و حرصی به چهره خندون و نیش باز جونگ کوک نگاه کرد.

_لعنت بهت یجوری رفتار میکنی انگار کار هرروزته

+نمیدونستی؟

_چیو؟

+هومم فکرمیکردم روز اولی که اومدی بهت گفته باشن

دست به سینه نشست و کنجکاوانه یه تای ابروشو بالا برد.

جونگ کوک کمی به جلو خم شد و هردوتا ابروهاشو بالا داد.

+من معروفم به جی کی الویتر(elevator) هرسری با یکی مچمو تو آسانسور میگیرن

مشتی به میز کوبید و غرید.

_لعنت بهت میدونستم!!!...

نگاه دوباره ای به اطراف انداخت و دوباره صداشو پایین آورد.

_از اولم میدونستم یه منحرف جنسی هستی

ابروهاش به بالا پرید و درکمال خونسردی لب زد

Dr.j | KOOKV|VKOOK(Switch) Where stories live. Discover now