🩺Part59🩺

8.6K 1.1K 214
                                    

میدونست خبرای خوبی قرار نیست بشنوه و اینو به راحتی میتونست از نگاه دونگ مین بخونه،کف دستاشو بهم زد و آرنج هردوتا دستشو روی میز گذاشت،صدای آهی که از میون لب هاش رها شد جونگ کوک رو ترغیب کرد که به حرف بیاد و اون سکوت مرگبارو بشکنه.

+چقدر دیگه وقت دارم؟

دونگ مین بهش چشم غره رفت و ابروهاشو درهم کشید.

~مزخرف نگو جونگ کوک

بیخیالانه به صندلی تکیه داد و ریز خندید.

+توی فیلما مگه اینجوری نیست؟دکتر آه میکشه و میگه فقط چند روز وقت داری

به حالت نمایشی بین ابروهاشو ماساژ داد و حالت گریه به خودش گرفت.

+بعدم بیمار میره و از تمام کسایی که در حقشون بدی کرده تقاضای بخشش میکنه

~خودت داری میگی فیلم،این فرق داره

+چه فرقی؟بهم بگو دلیل اون آه چیه؟این همه آزمایش برای چیه؟حوصلت سر رفته گفتی با دستگاه های نوار قلب و ام آر آی سلفی بگیریم؟قطعا خبرای خوبی برام نداری

تن صداش بالا رفت و دونگ مین هم با صدای بلندتری جواب داد.

~نه ندارم،اصلا خبرای خوبی ندارم جونگ کوک،حالت اصلا خوب نیست،شرایطت واقعا وخیمه و قلبت...

مکث کوتاهی کرد و چشماشو بست،عصبی بود ولی نمی‌خواست اینجوری تلافی کنه و حقایق رو توی صورتش بکوبه پس یه نفس عمیق کشید و ادامه داد.

~ببین جونگ کوک یه مدت بهتره بیخیال کار کردن بشی،به استراحت احتیاج داری به هیچ عنوان نه کارای سنگین و فعالیت های سخت انجام میدی نه به اتاق عمل میری...

+گفتم استعفا دادم چجوری برم اتاق عمل؟

~نپر وسطه حرفم

هوف کشید و کمرشو به صندلی چسبوند.

~حتی ورزش کردنم کنار میذاری بفهمم باشگاه رفتی و وزنه های سنگین بلندکردی بد میبینی

+پس چیکار کنم بشینم توخونه بخورم و بخوابم تا کاملا شکل یه خرس تنبل واقعی بشم؟

~بهت یه برنامه مطابق با شرایطتت میدم،به هیچ وجه،تأکید میکنم جونگ کوک به هیچ وجه جایی که بهت استرس وارد بشه نمیری به خصوص بیمارستان و اورژانس،توی این مدت حمله داشتی؟

+یکی دوبار

جونگ کوک با لب های جمع شده و اخم کمرنگ میون پیشونیش هنگام بازی کردن با انگشتاش جواب داد و دونگ مین سوال دیگه ای پرسید:

~یکی دوبار یا بیشتر؟

+چندبار سرم گیج رفته ولی دوبار بیشتر حمله نداشتم،شایدم سه بار مطمعن نیستم

~شخصی یا چیزی هست که اعصابت رو تحریک کنه و بهت استرس بده؟

+هست

Dr.j | KOOKV|VKOOK(Switch) Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora