میدونست خبرای خوبی قرار نیست بشنوه و اینو به راحتی میتونست از نگاه دونگ مین بخونه،کف دستاشو بهم زد و آرنج هردوتا دستشو روی میز گذاشت،صدای آهی که از میون لب هاش رها شد جونگ کوک رو ترغیب کرد که به حرف بیاد و اون سکوت مرگبارو بشکنه.
+چقدر دیگه وقت دارم؟
دونگ مین بهش چشم غره رفت و ابروهاشو درهم کشید.
~مزخرف نگو جونگ کوک
بیخیالانه به صندلی تکیه داد و ریز خندید.
+توی فیلما مگه اینجوری نیست؟دکتر آه میکشه و میگه فقط چند روز وقت داری
به حالت نمایشی بین ابروهاشو ماساژ داد و حالت گریه به خودش گرفت.
+بعدم بیمار میره و از تمام کسایی که در حقشون بدی کرده تقاضای بخشش میکنه
~خودت داری میگی فیلم،این فرق داره
+چه فرقی؟بهم بگو دلیل اون آه چیه؟این همه آزمایش برای چیه؟حوصلت سر رفته گفتی با دستگاه های نوار قلب و ام آر آی سلفی بگیریم؟قطعا خبرای خوبی برام نداری
تن صداش بالا رفت و دونگ مین هم با صدای بلندتری جواب داد.
~نه ندارم،اصلا خبرای خوبی ندارم جونگ کوک،حالت اصلا خوب نیست،شرایطت واقعا وخیمه و قلبت...
مکث کوتاهی کرد و چشماشو بست،عصبی بود ولی نمیخواست اینجوری تلافی کنه و حقایق رو توی صورتش بکوبه پس یه نفس عمیق کشید و ادامه داد.
~ببین جونگ کوک یه مدت بهتره بیخیال کار کردن بشی،به استراحت احتیاج داری به هیچ عنوان نه کارای سنگین و فعالیت های سخت انجام میدی نه به اتاق عمل میری...
+گفتم استعفا دادم چجوری برم اتاق عمل؟
~نپر وسطه حرفم
هوف کشید و کمرشو به صندلی چسبوند.
~حتی ورزش کردنم کنار میذاری بفهمم باشگاه رفتی و وزنه های سنگین بلندکردی بد میبینی
+پس چیکار کنم بشینم توخونه بخورم و بخوابم تا کاملا شکل یه خرس تنبل واقعی بشم؟
~بهت یه برنامه مطابق با شرایطتت میدم،به هیچ وجه،تأکید میکنم جونگ کوک به هیچ وجه جایی که بهت استرس وارد بشه نمیری به خصوص بیمارستان و اورژانس،توی این مدت حمله داشتی؟
+یکی دوبار
جونگ کوک با لب های جمع شده و اخم کمرنگ میون پیشونیش هنگام بازی کردن با انگشتاش جواب داد و دونگ مین سوال دیگه ای پرسید:
~یکی دوبار یا بیشتر؟
+چندبار سرم گیج رفته ولی دوبار بیشتر حمله نداشتم،شایدم سه بار مطمعن نیستم
~شخصی یا چیزی هست که اعصابت رو تحریک کنه و بهت استرس بده؟
+هست
![](https://img.wattpad.com/cover/263724435-288-k810060.jpg)
STAI LEGGENDO
Dr.j | KOOKV|VKOOK(Switch)
Fanfictionخلاصه: کیم تهیونگ انترنی که به تازگی وارد بیمارستان شینوا شده و جئون جونگ کوک رزیدنت مغز و اعصاب که از همون اول بنا به دلایلی بیمارستان رو برای کیم تهیونگ به جهنم تبدیل میکنه... یک گذشته فراموش شده؟ یازده سال از اون روز نحس میگذره...١۴فوریه ٢٠١٠ روز...