تهیونگ سکوت کرد و جونگ کوک برای دیدن چهرش به ساعد هردوتا دستش تکیه داد.
پسر بزرگتر تنها با یه پوزخند عجیب روی لب هاش سمت تخت میومد و به بسته های کاندوم نگاه میکرد و جونگ کوک هیچ ایده ای نداشت چی داره توی ذهنش میگذره.
"رفته از صندوق دار کمک گرفته...کیوت"
🔞
خم شد و بدون اینکه بدنش با تخت کوچکترین تماسی داشته باشه گردن جونگ کوکو گرفت و برای سومین بار توی اون ساعت لباشو به اسارت گرفت...جونگ کوک حرکتی نکرد و اجازه داد پسر بزرگتر بوسه های کوتاه و خیسی روی لباش بذاره و با هر بوسه کاملا لباشو مثل آبنبات بمکه.کمی تکون خورد و تهیونگ برای حفظ تعادل به رونش چنگ زد و دست دیگش روی کش باکسرش قرارگرفت.
برخلاف پوست عسلی رنگش بدن سردی داشت و حرکت انگشتای کشیدش روی خط وی شکمش لرزه به تنش می انداخت.
چشماشو بست و تهیونگ خط فکشو بوسید.
_پشیمونی اره؟
پلکاش از هم فاصله گرفت به سقف خیره شد،سر تهیونگ توی گردنش فرو رفت و نفس عمیق کشید.
_فکرمیکردی بعداز پیشنهادت احساساتی میشم و میگم که من همینجوریم باورت دارم آره؟
لباشو ازهم فاصله داد و بدون اینکه دندوناش با پوست لطیفش برخورد کنه زبونشو روی رگ گردنش کشید.
_متاسفم بیبی...ولی تو یه پسر بدو برای احساسات پاکت انتخاب کردی
+تهیو...هااه!
انگشتای سردش باکسرشو رد کرد و دور عضو خوابیدش حلقه شد و به پسر کوچکتر شوک وارد کرد.
_میخوامش جونگ کوک...این چیزیه که واقعا میخوامش...چون...تو کسی هستی که واقعا میخوام
جایی رو که همون لحظه با زبون خیس کرده بود بوسید و کمی فاصله گرفت...جونگ کوک به چشماش نگاه میکرد و تهیونگ ادامه داد.
_با بند بند وجودم میخوامت پسر خوب...
تحت تاثیر قرار گرفتین آره؟
خب حداقلش جونگ کوک دیگه شناخته بودش پس...تنها در جوابش یه پوزخند تحویلش داد.
+حرفای قشنگی میزنی،الحق که تو مخ زنی کارت حرف نداره
_آیشش تابلو بود نه؟
+بیش از حد
_اصن جالب نیستی بیبی
+فقط هرچه زودتر تمومش کن ته میخوام بخوابم
انگشت اشارشو روی لبش گذاشت و هیس کشید.
_شششش...خرابش نکن دیگه...فقط...
با یه دست کروات شل شده جونگ کوکو کشید و بین دستاش گرفت،جونگ کوک تنها با نگاه کنجکاوش حرکاتشو دنبال میکرد و در نهایت وقتی کروات دور چشماش بسته شد غرید.
ESTÁS LEYENDO
Dr.j | KOOKV|VKOOK(Switch)
Fanficخلاصه: کیم تهیونگ انترنی که به تازگی وارد بیمارستان شینوا شده و جئون جونگ کوک رزیدنت مغز و اعصاب که از همون اول بنا به دلایلی بیمارستان رو برای کیم تهیونگ به جهنم تبدیل میکنه... یک گذشته فراموش شده؟ یازده سال از اون روز نحس میگذره...١۴فوریه ٢٠١٠ روز...