🐯Part11🐰

6.1K 879 117
                                    

یه هفته ای گذشته بود و تهیونگ بعد از عذرخواهی از جیمین بخاطر رفتارش دوباره بیشتر صمیمی شدن

تو کلاس نشسته بودن و معلم اومد داخل و گفت"سلام بچه ها .. لطفا خوب گوش کنید همتون میدونید که الان فصل امتحاناته و هفته بعد هم امتحاناتتون شروع میشه پس خیلی خوب و با دقت بخونید تا بتونید امتحانا رو به راحتی پشت سر بگذارید .. خیلی خب حالا میخواییم درس رو شروع کنیم"

معلم بعد از گفتن حرفاش نشست و بعد از انتخاب صفحه معین به بچه ها گفت تا اون صفحه رو باز کنن و شروع کرد به توضیح دادن در مورد اون مبحث..

زنگ خورد و تهیونگ سرشو رو میز گذاشت و نق زد:

_نمیخوووااااممم .. من امتحانا رو نمیخوام عایششش

جیمین ریز خندید و کنارش ایستاد و موهای تهیونگ و بهم ریخت و گفت:

÷انقد غر نزن بچه..پاشو بریم کافه تریا

تهیونگ عصبی از اینکه جیمین موهاشو بهم ریخت گفت:

_یااااا جیمینی مگه بهت نگفتم موهامو بهم نریز بدم میاد!!

جیمین سعی کرد خنده‌اشو قورت بده و با صدای لرزونش گفت:

÷عا..خ..خب باشه بیا بریم

از کلاس خارج شدن و داشتن میرفتن سمت کافه تریا که دو نفر از پشت لباس هاشون و کشیدن و بغلشون کردن

جیمین و تهیونگ ترسیده بهم نگاه کردن و یونگی زیر گوش جیمین زمزمه کرد:

÷یه بیبی داره بی‌خبر میره

جیمین با شنیدن صدای بم یونگی نفس حبس شده‌اش رو آزاد کرد و تهیونگ هم به سمت جونگ‌کوک برگشت و گوشاش و گرفت و گفت:

_جئون خرگوشی مگه من بهت نگفتم اینطوری یهویی بغلم نکن؟!

جونگ‌کوک خندید و گفت:

+خیلی خب ببخشید..حالا گوشامو ولکن

تهیونگ دستاشو برداشت و گوشای جونگ‌کوک کنار صورتش آویزون شدن و تهیونگ با دیدن گوشای آویزون جونگ‌کوک و چشمای براقش نتونست طاقت بیاره و محکم جونگ‌کوک و بغل کرد و دستاشو دور کمرش پیچید که باعث شد جونگ‌کوک بخنده و بیشتر اونو به خودش فشار بده..

جیمین با خجالت به یونگی نگاه میکرد و یونگی که میدونست از چی خجالت می‌کشه دستشو گرفت و از کافه تریا خارج شدن و رفتن گوشه حیاط مدرسه و جیمین و با خودش بین دیوار حبس کرد و دستاشو دو طرفش روی دیوار گذاشت و صورتشو جلو برد..

جیمین میتونست نفس های گرمی که به صورتش میخورد و حس کنه و نامحسوس آب دهنشو قورت داد و ضربان قلبش شدت گرفته بود و لپ هاش سرخ شده بود

یونگی با صدای بمش گفت:

^من بهت گفتم دیگه خجالت نکش هوم؟! وقتی ببینم خجالت میکشی کارهایی رو انجام میدم که نباید بدم..

𝐌𝐲 𝐋𝐢𝐭𝐭𝐥𝐞 𝐋𝐨𝐯𝐞|✔︎Where stories live. Discover now