Writer pov's:
15سال بعد:
دقت کنید تهیونگ 18 سالشه
جونگکوک 19 سالشه••••••••••••••••••••••••••••••
جونگکوک با لبخند از کلاسش اومد بیرون و دم در مدرسه منتظر تهیونگ موند تا بیاد و باهم برن خونهاشون
جونگکوک سال آخری بود و تهیونگ سال دومی و برای همین ممکن بچه ها تهیونگو اذیت کنن برای همین جونگکوک منتظرش میموند
تهیونگ بدو بدو با لبخند مستطیلیش از مدرسه اومد بیرون و پرید رو کول جونگکوک و گفت:
_سلاااااممم کوکوووووو
جونگکوک کمی هل شده بود و دستاشو زیر رون های تپل تهیونگ گذاشت و محکم نگهاش داشت تا نیوفته و لبخند خرگوشیش رو زد و گفت:
+سلام ته ته
تهیونگ با لبخندش محکم دستاشو دور گردن جونگکوک حلقه کرد که باعث شد لبخند جونگکوک عمیق تر بشه
جونگکوک گفت:
+ته؟
_جانم؟
+میگم نظرت چیه بریم از خانم لی کاپ کیک های همیشگی رو بخریم؟
تهیونگ جیغی زد و گفت:
_اخجوووون این عااالیهههه بررریمممممم
جونگکوک هم خندید و تهیونگو رو کولش جابجا کرد و تهیونگ با لبای آویزونش گفت:
_ببخشید .. وایسا بیام پایین کمرت درد میگیره
جونگکوک اخم کوچیکی کرد و تهیونگو بیشتر به خودش فشرد و گفت:
+نه خیر .. دردم نمیاد همینطوری بمون
تهیونگ لبخند کوچیکی زد و گفت:
_اخه........
جونگکوک نزاشت حرفش کامل بشه و گفت:
+رو حرف منم حرف نزن تایگر کوچولو
تهیونگ اخمی کرد و گفت:
_میخوای نشون بدم این تایگر کوچولو میتونه چیکار کنه؟
جونگکوک با شیطنت خندید و گفت:
+مثلا میخوای چیکار کنی تایگر کوچولو؟
تهیونگ از روی هودی آبی رنگ جونگکوک نیشگونی از بازوش گرفت و گفت:
_حیف که هودی تنته وگرنه میدونستم چه بلایی سرت بیارم
(منحرف نباشید✋🙂 .. بچم منظورش چیز دیگهاس باز میفهمیم🤧😂)جونگکوک قهقهه ای زد و گفت:
+خیلی خب رسیدیم
تهیونگ لبخندی زد و در کافه خانم لی رو فشار داد و باهم رفتن تو
YOU ARE READING
𝐌𝐲 𝐋𝐢𝐭𝐭𝐥𝐞 𝐋𝐨𝐯𝐞|✔︎
Romance🐯My little love🐰 عشق کوچک من🐇🌈 ✺✺✺ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆_𝒄𝒐𝒎𝒆𝒅𝒚_𝒉𝒚𝒃𝒓𝒊𝒅_𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇_𝒔𝒎𝒖𝒕_𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈 مهدکودک هایبریدی که جونگکوک کوچولو میاد اونجا و با هایبرید بب...