🐯Part18🐰

5.7K 729 140
                                    

جونگ‌کوک تهیونگ و رو کاناپه نشوند و رفت تو آشپزخونه تا یه لیوان آب براش بیاره..

تهیونگ زیر دلشو گرفته بود و از درد به خودش می‌پیچید و هق هق میکرد:

_کوکو..هققق..د..درد..هققق..داره..

جونگ‌کوک جلوش زانو زد و گفت:

+لاو یکم آب بخور..

تهیونگ یه قلپ آب خورد و اشکاش بی وقفه رو گونه هاش جاری میشد و جونگ‌کوک بغلش کرد و زیر دلشو ماساژ میداد..

تهیونگ هقی زد و لباس جونگ‌کوک و تو مشتش گرفت:

_کوکو..هققق..لطفاااا..

جونگ‌کوک بوسه ای رو پیشونیش گذاشت و گفت:

+هیشش آروم باش خوشگلم..

_هق..هق..بوسم کن..هقق

جونگ‌کوک سرشو جلو برد و بوسه آرومی رو شروع کرد و اشکای تهیونگ و پاک کرد و به نوبت لب بالا و پایینشو میمکید..
تهیونگ دستاشو دور گردن جونگ‌کوک حلقه کرد و بوسه رو عمیق تر کرد..

جونگ‌کوک با حس خیسی رو پاش از لبای پسر دل کند و به تهیونگ که شلوارش خیس شده بود خیره شد و بوسه ای رو گونه‌اش گذاشت و براید استایل بغلش کرد و رفت تو اتاقشون..

تهیونگ رو گذاشت رو تخت و شلوارشو در آورد و به گوشه ای پرت کرد و با دیدن باکسرش که از مایه روان کننده خیس شده بود..بوسه دیگه ای رو شروع کرد و همزمان باکسرشو از پاهاش درآورد..

رون های توپر پسر رو لمس کرد و تهیونگ با لذت چشماش و بسته بود و با حس نفس تنگی از جونگ‌کوک جدا شد..

جونگ‌کوک بوسه ای رو چونه پسر گذاشت و همون قسمت رو مکید و تهیونگ از لذت لمس شدنش گریه میکرد..

بوسه ها و لاو مارک هاشو تا ترقوه پسرش ادامه داد و تهیونگ هقی زد:

_کوکو..لط..فا..اااههههه

جونگ‌کوک تیشرت پسر رو از تنش درآورد و به نیپل های برجسته شده‌ش خیره شد و سرشو جلو برد یکی از نیپل های پسر رو بین لباش گرفت و مکید..

تهیونگ پاهاشو دور کمر جونگ‌کوک حلقه کرد و به پشتش چنگ میزد و هق هق میکرد..

جونگ‌کوک بوسه ای رو ناف پسر گذاشت و کمی ازش فاصله گرفت و تیشرتشو و درآورد و به تهیونگ که نفس نفس میزد خیره شد..

خم شد و دیک پسرش و تو دهنش برد و طول عضوشو لیس میزد و کلاهک عضوش و مکید..

تهیونگ به شونه جونگ‌کوک چنگ میزد و ناله میکرد:

_اههههه..کوک..من..اههههه

جونگ‌کوک کل عضوشو تو دهنش برد و با سرعت بیشتری مکید و با لرزش پاهای تهیونگ فهمید که نزدیکه..

𝐌𝐲 𝐋𝐢𝐭𝐭𝐥𝐞 𝐋𝐨𝐯𝐞|✔︎Where stories live. Discover now