خواست کمی تو جاش تکون بخوره که چیزی مانعش شد..
آروم لای پلک هاشو باز کرد و به موجود تو بغلش که دست و پاهاشو دورش پیچیده بود و سرشو رو قفسه سینه اش گذاشته بود خیره شد
لبخندی رو لباش نشست و بوسه نرمی رو موهای ابریشمی پسر تو بغلش گذاشت و آروم دستشو بالا آورد و شروع کرد به نوازش کردن گوش های تهیونگ و به آرومی زمزمه کرد:+تایگرم
......
جوابی نشنید و دوباره با صدای دورگه ای که از اثر خواب بود زمزمه کرد:
+خوشگلم؟ نمیخوای بیدارشی؟
تنها جوابی که در مقابل دریافت کرده بود چسبیدن بیشتر پسر بهش و فشردن سرش رو قفسه سینه اش بود
لبخندی به حرکت کیوت پسرش زد و به نوازش موهاش ادامه داد و سعی میکرد با نجوا های عاشقانه اش بتونه عشق کوچولوی شیطونش رو که به تازگیا حساس شده بود رو بیدار کنه..
_کوکو..یه کوشولو تو بغلت باشم لطفا
جونگکوک لبخندی زد و گفت:
+باشه اما باید صبحونه بخوریم
تهیونگ با بغض ناشی ای چشماشو بهم فشرد و زمزمه کرد:
_نمیخوام..بازم میخوای تنهام بزاری و بری!
تو این یک ماهی که گذشته بود اخیرا تهیونگ حساسیت بیشتری نشون میداد و دوست داشت بیشتر کنار جونگکوک باشه تا نازشو بکشه و با حرفای شیرینش بهش حس امنیت و دوست داشتن بده
جونگکوک با لبخندی که رو لبش نقاشی شده بود گفت:
+امروز روز تعطیلمه بیبی..قرار نیست جایی برم!
تهیونگ با هیجان چشماشو باز کرد و سرشو از رو قفسه سینه جونگکوک برداشت و به صورت ددیش خیره شد و با هیجانی که تو صداش مشهود بود گفت:
_واقعا؟
جونگکوک با لبخند به چشمای براق پسر که بیشتر همیشه برق میزدن خیره شد و تره ای از موهای پسر و رو پیشونیش کنار زد و گفت:
_اوهوم واقعا! اگه این تایگر شیطونم بلند شه و صبحونه بخوریم قراره بریم یه جای قشنگ!
تهیونگ مشتاقانه سرجاش نشست و با چشمای درشت و لبای جمع شده اش به جونگکوک خیره شده بود و دمش از هیجان تکون میخورد..
و این باعث خنده جونگکوک میشد
ESTÁS LEYENDO
𝐌𝐲 𝐋𝐢𝐭𝐭𝐥𝐞 𝐋𝐨𝐯𝐞|✔︎
Romance🐯My little love🐰 عشق کوچک من🐇🌈 ✺✺✺ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆_𝒄𝒐𝒎𝒆𝒅𝒚_𝒉𝒚𝒃𝒓𝒊𝒅_𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇_𝒔𝒎𝒖𝒕_𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈 مهدکودک هایبریدی که جونگکوک کوچولو میاد اونجا و با هایبرید بب...