" Amaryllis "[Complete]

Amaryllis Teaser S2

𑲋 Teaser
-این...چ..چانیول...
مرد نگاهشو از بک گرفت و سرشو سمت هوسوک چرخوند.
بکهیون به فیلم در حال پخش خیره شد.
خودش بود با چانیول، روی تخت؛ اما چان همیشه میگفت کسی حق نداره بدنش رو برهنه ببینه حالا هوسوک چطور اون فیلمو گرفته بود؟ فیلمی که تو اتاق شخصیش با چان بود!

________________________

-نفرینت نمیکنم، ازت متنفر نمیشم اما چیزی که ازش میترسی رو بهت میدم...تنهایی رو بهت میدم و از دور نگات میکنم، همین برات کافیه. نه درد، نه تاوان، تنها رها کردنت کافیه.
-بک
-نگران نباش چون منم دووم نمیارم پس غمت رو مال خودت نگهدار.
-بکهیون
-نمیخوام هیچ صدایی شبیه به صدات رو بشنوم، پس خاموش شو و تمام چیز هایی که منو به تو میرسونه رو خاموش کن، تاریک کن، نابود کن.
-نمیخوام، بمون.
_______________________

-چسبیدی به برادرم؟ توی عوضی وقتی دیدی ولت کردم با برادرم از من انتقام گرفتی؟
کای تمام مدت به این فکر میکرد ممکنه کیونگسو از راه برسه و حرفاشونو بشنوه.
-ساکت شو، چه مزخرفاتیه که میگی.
-من دوست پسرتم پس چرا برادرم اینجا برای تو کار میکنه؟
-چی؟
چشمای کای از حدقه بیرون زدن و با صورت بی رنگش عقب برگشت.
-ک..کیونگسو
_________________________

دنیا رو سرش آوار شد.
تمام مدت با برادرش، کسی که یه گوشه از قلبش همیشه ازش متنفر بود؛ مقایسه میشد. مخصوصا از سمت کای این اتفاق افتاده بود.
-کیونگسو صدامو میشنوی؟ چت شده؟ چرا حرف نمیزنی؟
-ع..عوضی
جونگین با اسفباری چشماشو بست و لبش رو گاز گرفت تا جایی که طعم گس خون رو روی زبونش مزه کرد.
-سو
صداش ته کشید و با صورتی که به کبودی میزد زمزمه کرد:
-هیچی...نگو کای

COMING SOON.
⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯⎯

برای فصل دو چه فکر و خیالی دارین؟ بنظرتون چانبک یا کایسو تو چه دردسری می افتن؟

برای سه شنبه هفته آینده منتظر باشین.🌱
#رسپینا🍂