به صورت آرومش لبخند زد و دستشو بی صدا بین انگشتاش گرفت.
قدمهای بلندش رو کوتاه و پشت هم برداشت.
-از آفتابگردون خوشت میاد؟بکهیون به تکون دادن سرش اکتفا کرد و سرشو تو دشت زرد و نارنجی اطرافش چرخوند.
-بکهیون
پسر نفس عمیقی از عطر خاک و گل اطرافش کشید و سکوت رو ترجیح داد.چان سرشو سمتش چرخوند و به نیمرخ بی نقصش چشم دوخت.
-بکهیون
پسر سرش رو خم کرد و با هوم خفه ای جواب داد.
-چیه؟چان به تار ظریف موهای پسر که لا به لای باد در گردش بود نگاه کوتاهی انداخت.
-حسم بهم میگه عصبانی نیستی ولی ناراحتی
-درسته
-بخاطر دیشب؟بک بی خجالت سر تکون داد.
-همینطوره
-بنظرت زیاده روی کردم؟
-بیش از حد پیش رفتیدستشو سمت چونه اش برد و به نرمی بین انگشتاش گرفت و به بالا سوقش داد.
-نگام کنبک با خونسردی به چشماش نگاه کرد و لب زد:
-نگاه نکردن من باعث نمیشه تو از کارت پشیمون شیچان لبخند کمرنگی زد.
-درسته، پشیمون نیستم
-میدونستم
-خوشحالمبک چشماشو ریز کرد و با بهت لب زد:
-به چه دلیلی؟-خودم اون کارو باهات کردم، اولین نفرت بودم
بک ناخواسته خندید و دستشو از بین انگشتای چان بیرون کشید.-خوشم نیومد
چان لبهاشو جلو انداخت و دستاشو تو جیبش فرو کرد.-کام غلیظ و داغت یه چیز دیگه میگفت
-تو همیشه اینطور وقیحانه حرف میزنی؟
-فقط بلد نیستم حرفامو یه طور دیگه بگمبک گاز ریزی از لبش گرفت و دستی به موهای بهم ریخته اش کشید.
-کی بر میگردیم؟
-وقتی حرفامون تموم شه-تموم شده
چان یه قدم سمتش گرفت و فاصله اشون رو از بین برد.-من به بدخلقی هات عادت میکنم تو به زبون وقیح ام عادت کن...چطوره؟
بکهیون چونه اشو کج کرد و همراه با بالا پروندن ابروهاش ناچی گفت.
-مشکلت چیه؟ میخوای بگی دیشب ناراضی بودی؟
-همینطوره
-ولی بعدش لذت بردی!
چشماشو محکم بست و پشتش رو به چان کرد.
-اشتباه میگم؟-نه، لذت بردم
-پس مشکلت چیه؟ چیزیه که تموم شده
-بعدش؟سمت چان برگشت.
-حتما بعدش میشم یه عروسک جنسی روی تختت؟
چان بازدمش رو رها کرد و سمتش خم شد و صورتاشون رو مماس هم قرار داد.-در اینکه مثلِ عروسکی شکی نیست
صورت بک از شدت عصبانیت سرخ شد.-در اینکه قول دادم بدون خواستت به حریمت تجاوز نکنم هم شکی نیست
BINABASA MO ANG
" Amaryllis "[Complete]
Romanceفیک کامل شد. •¬کاپل: چانبک | کایسو •¬ژانر: ددی کینک| رمنس | اسمات •¬خلاصه: بکهیون علاقه زیادی به مدل شدن داشت و با همسایه رو به روییش که از قضا عکاس ماهری بود بر اساس شرط و شروط هایی قرارداد میبنده، قراردادی که اونو به یه بیبی هورنی تبدیل میکنه...