متوسط بودن

205 65 82
                                    

جنو با احتیاط صندلیش رو جا‌به‌جا کرد و از پشت میزش بلند شد، به هیچ‌وجه نمی‌خواست هندری و هچان رو بیدار کنه و شاهد غرزدن‌های بی‌پایانشون به جونش باشه. بطری آبش رو به همراه کتابش برداشت و از اتاق بیرون رفت.

قرارگاه همیشگیش،نیمکتی بود که گوشه‌ی دنجی، نزدیک به ساختمون خوابگاهشون قرار داشت؛ جايي كه جنو فرصت مي­كرد كمي با خودش و افكار درهم­­وبرهمش خلوت كنه..

به آرومی قدم‌هاشو به اون سمت کشید و سعی کرد فعلی رو که به تازگی یادگرفته بود صرف کنه... یه بار، دو بار، سه بار، صد بار. باید یادش می‌گرفت چون توی دایره‌ی لغات لی جنو، "نمیشه" جایی نداشت، هيچ­وقت خبري از بهونه آوردن نبود و هيچ عذری ام پذیرفته نبود.

سعی کرد فکرشو از نمره‌ی خوبی که هچان امروز گرفته بود منحرف کنه.. درسی که سر کلاسش خوابیده بود رو بهتر از اون یادگرفته بود.

صدایی توی سرش گفت: اما خودت بهش یاد دادی! و صدایی از گوشه‌ی دیگه: این برای تو نمره‌ی کامل میشه؟ نه!

شب ساکت بود و سرد و باد موهاشو بهم می‌ریخت. با شونه‌هایی افتاده روی نیمکت نشست و نگاهی به ستاره‌ها انداخت.. کتابی که بهش دهن‌کجی می‌کرد رو کنارش گذاشت و به خودش دلداری داد: نمره مهم نیست.. تو نباید خودتو با کسی مقایسه کنی.

البته که مهم بود، البته که مقایسه می‌کرد. هچان سعی کرده بود دلداریش بده و این جنو رو بیشتر بهم می­ریخت و این‌که عصبانی بود، باعث می‌شد از خودش بدش بیاد.. چرا از نمره‌ی خوب دوستش خوشحال نمی‌شد؟ اون دیگه چجور آدمی بود؟

این بار اولی نبود که از این اتفاقا براش می افتاد، اما هزارمین باری بود که از خودش می­پرسید چرا با اون‌همه تلاش، هیچ‌وقت اول نمیشه؟ اون ساعت‌هایی که بی‌وققه درس می‌خوند رو به یاد ‌آورد و حس می‌کرد خشمی درونش می‌جوشه.. ساعت‌هایی که اون سختی کشیده بود و همکلاسیاش در‌حال خوش گذرونی بودن.

وقتی اول نباشی، بهت نمیگن: هی! چه خفن که دوم شدی.. این جمله‌ها فقط مال نفرای اوله. به بقیه آفرینی می‌گن که بیشتر شبیه یه سیلی توی صورت می‌مونه و جملات مزخرفی از قبیل " حالا دفعه‌ی بعدی.." ، "اشکال نداره، بیشتر تلاش کن."؛ انگار که بقیه پاشونو رو هم می‌ندازن و اب‌آناناسشون رو سر می‌کشن و در حالی که خدمتکار شخصیشون با بادبزن بادشون می­زنه، دوم میشن..

هیچ‌کس یادش نمی‌مونه دومین یا سومین نفری که پا به کره‌ی ماه گذاشتن کیا بودن اما اولی؟ اولی رو همه یادشونه.. هیچکس نمی‌پرسه کی دوم یا سوم شد، اولین سوال اینه که کی اول شد؟ تموم زندگیش زور زده بود، چرا نمی‌رسید؟ چرا تلاشاش جواب نمی‌داد؟

البته که بحث اون اصلا نمره نبود.. نمره فقط یه بهونه بود. حس می‌کرد در حقش ظلم شده و تلاشاش بیهوده بودن.

2 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐨𝐬Donde viven las historias. Descúbrelo ahora