نگاهی به خیابون روبروش انداخت و نفسش رو بیرون فرستاد!
نیم ساعتی میشد که توی ترافیک بودن و هیچکدوم حرفی نمیزدن!
لیام پاکت سیگار رو از جیبش بیرون کشید و آخرین سیگار باقیمونده رو روشن کرد و بین لب هاش گذاشت!
زین نگاهش رو سمت لیام چرخوند و بهش خیره شد!
طوری که اخم محوی بین ابروهاش نشسته بود و بی توجه به سردی هوا شیشه رو پایین کشیده بود و هر از گاهی خاکستر روی فیلتر سیگار رو بیرون میریخت!
لیام دود سیگارش رو با آرامش و آهسته از بین لب هاش بیرون میفرستاد و زین بی هیچ حرفی فقط خیره بهش بود!
لیام سنگینی نگاه زین رو روی خودش حس میکرد و بعد از آخرین پک سیگارش رو بیرون انداخت و سمت اون پسر برگشت و باقیمونده های دود سیگار رو سمتش فوت کرد!
زین نفس عمیقی کشید و چشم از لیام برداشت!
سکوت لیام چیز عجیبی نبود اما آرامشی که اون لحظه توی اون مرد میدید اونقدر عجیب و نادر بود که توجهش رو جلب کنه!
هنوز هم هیچکدوم چیزی به زبون نمی آوردن و این زین بود که دوباره غرق جزییات اون مرد شده بود!
لیام آخرین خیابون رو رد کرد و جلوی ساختمون مورد نظرش ایستاد!
زین سرش رو کمی خم کرد و نگاهی به ساختمون آجری مقابلشون انداخت!
افراد زیادی که به اونجا رفت و آمد میکردن و شلوغی که به چشم میومد ناخودآگاه باعث استرس بی موقعی شده بود!
لیام کلافه از سکوت طولانی بینشون زبونش رو روی لب هاش کشید و بدون نگاه کردن به اون پسر با صدایی که به خاطر سیگار خشدار شده بود به زبون آورد : همینجا میمونم تا بیای...زود باش!
همین...بی هیچ حرف اضافه ای و همین جمله ی کوتاه باعث تعجب زین شده بود وقتی خبری از تهدید یا تحقیر توی حرف های اون مرد نبود!
آهسته سر تکون داد و تشکر کرد قبل از اینکه کف دست های خیس از عرقش رو به شلوارش بکشه!
پیاده شد و نفس عمیقی کشید و با قدم های آروم راه افتاد!
لیام دست هاش رو روی فرمون ماشین قفل کرده بود و نگاهش به روبرو بود!
جایی که اون پسر مقابل درب بزرگ زندان ایستاده بود و با نگهبان ساختمون صحبت میکرد!
دلش به حال اون سوخته بود و این حس ترحمش بود که به اونجا کشونده بودش!
با سر انگشت هاش روی فرمون ضرب گرفت و ریتم خاصی رو زد!
نگهبان ساختمون از جا بلند شد و درب بزرگ محوطه رو باز کرد!
و این زین بود که لحظه آخر بعد از نیم نگاهی که به لیام انداخت وارد ساختمون شد!
YOU ARE READING
-Wandering [z.m]
Fanfiction- "اجبار" فقط وقتی خوبه که باعث شه عاشقت بشم..! [completed]