🌌chapter 39

49 18 4
                                    

سوهو اخرین لقمه هم ایستاده توی دهنش گذاشت و با دهنی که هر لحظه امکان داشت خالی بشه گفت : نوش جونتون برای نهار میبینمتون
پریماه : کجا؟
سوهو : کمپانی ...
به بقیه که داشتن هنوز میخوردن اشاره کرد
-یعنی هممون باید بریم
"پس لی چی؟" پریماه تو ذهنش از خودش پرسید . لی هنوز مرخص نشده بود و نمیدونست اگه همشون میخوان برن کمپانی پس کی پیش لی میمونه ولی سوالی که تو ذهنش بود انگار سوال نیل هم بود
نیل:امروز کی میره پیش لی؟
چانیول صندلیشو مرتب کرد
-تا شب منیجر پیششه ولی برای شب احتمالا شیومین هیونگ یا من میرم
لپ پریماه و بوس کرد و سریع خداحافظی کرد و رفت .
پریماه صورتشو با پشت دست محکم پاک کرد و غر زد " اههه چندش تاپاله تاپاله تف میذاره " خوبه حالا میدونست پریماه از بوس بدش میاد و هی هم این کار و تکرار میکنه
پسرا رفته بودن و تنها کسایی که حالا بودن پریماه و نیل بودن که نیل هم ساکت بود
پریماه : چرا ساکتی تو؟
نیل که مشخص بود که اصلا تو این جو نبوده گیج سرشو اورد بالا
-چی؟
پریماه تکیه داد و چشمکی بهش زد
-مشکوک میزنی چته ؟
نیل معذب از توجه یه دفعه ای پریماه تو جاش تکونی خورد
-هیچی بابا
-واقعا؟
نیل خندی هولی کرد
-گیر دادیا
پریماه خنثی بهش نگاه کرد " این لبخند مزخرفتو ببر برای یکی دیگه "
دولا شد و دست نیل و گرفت که نیل ترسیده از بازجویی پریماه خواست دستشو عقب بکشه که پریماه محکم تر گرفتش
_ببین زرنگ اینایی که تو داری تجربه میکنی و من خاطره کردم پس برای اینکه بیشتر گیر ندم ...
با سر به گردنش اشاره کرد
-یقتو بکش بالا ابرومونو بردی
دست نیل و ول کرد و دوباره به صندلیش تکیه داد . نیل سریع یقه ی لباسشو کشید بالا و خجالت زده گفت : خیلی مشخصه؟
" پس چر صداتون نیومد؟" پریماه دستشو به چونش زده بود با لحن موشکافانه ای گفت .
-بس کن پری
با خم شدن یهویی پریماه به سمت جلو ناخوداگاه خودشو کشید عقب
پریماه هیجان زده گفت : نکنه تایپش خشنه ؟ دهنتو گرفته بود نه ؟
نیل نمیدونست این چجوری به فکرش رسیده اصلا
-از چه ابزاری استفاده کرد تو سکس ؟ بدون چرب کردن و خشک خشک نه ؟
با دهن باز نیل بشکنی تو هوا زد
-میدونستممم
نیل اگه حرف نمیزد به حجم چرت گوییش هی اضافه میشد و از یه جایی به بعد نمیتونست کنترلش کنه
-پریماه چرا چرت میگی ؟ این حرفا چیه؟ بعد هم اصلا کی گفت خشنه ؟
پریماه دستشو روی میز کوبید که قاشق هایی که روی میز بودن تکونی خوردن
-پس سکس داشتیییین
نیل چشماشو با بدبختی روی هم گذاشت . تازه فهمید دختر عموی لعنتیش همه ی این حرف ها و زده که بتونه اینو از زیر زبونش بکشه
-نه نداشتیم
-پس از کجا میدونی خشن نیست؟
نمیدونست چجوری میتونه از دست پریماه فرار کنه ولی خودش حس میکرد راهی برای فرارش وجود نداره چون پریماه تا ته توی قضیه و در نمیاورد ول کن نبود
-پریماه سکس نبود انقد چرت نگو
پس این هایی که روی گردنته و مطمئنم بیشترشم زیر لباساته چی بوده ؟ برو عموووو
-بابا ...عشق بازی نبود اره یکم فراتر رفتیم ولی ...
پریماه میدید که سختشه توضیح بده ولی یه ورشم نبود
-سکس کاملم نبود بخدا ...
-یعنی نکرد تو ؟
"پریییییییییماه" با جیغ بلند نیل خندید و گفت : کوفته خب سختته عین ادم بگی من کمکت کردم دیگه
نیل جیغ کشید ولی درست همینی بود که پریماه گفت . حس میکرد از گوشاش بخار داره بلند میشه
-تو مگه مریض نیستی ؟ برو استراحت کن دیگه
-اخییی خجالت کشیدی؟ خجالت نکش میخوای کاچی درست کنم برای امشب جون داشته باشی تا تهش بری ؟
نیل سرشو روی میز گذاشت و نالید : فقط خفه شو

*******************************************
"عاشق شدی ؟" پریماه به شیومین که تنهایی روی تاب خلوت کرده بود گفت .
شیومین به طرفش برگشت و با چشم هایی که تعجب ازش مشخص بود
گفت : تو اینجا چیکار میکنی؟
سه روز از اون حادثه گذشته بود و هنوزم یکم لنگ میزد و نمیتونست فشار زیادی به پاش وارد کنه و به اصرار چانیول هم که میخواست عصاشو به زور بهش بده بی توجه بود .
شیومین یکم کنار کشید تا پریماه کنارش بشینه
-حوصلم از صبح سر رفته از پنجره دیدمت اینجایی
پریماه با بدخلقی گفت و شیومین لبخندی بهش زد انگار خیلی امروز اذیت شده بود .
-میگفتی میومدم پیشت من یه ساعتی هست اومدم
شیومین متکایی که پشت پریماه بود و اورد بالا تا راحت تر باشه
_منم تازه بیدار شدم بقیه کجان؟
-سوهو و کریس رفتن بیمارستان لی و بیارن . نیل و سهونم رفتن پیاده روی ... دی او امروز فیلم برداری داره و چانیول و بکهیون هم رفتن بهش سر بزنن دیگهه...
لباشو داد جلو با قیافه ی بامزه ای داشت فکر میکرد . پریماه دلش میخواست یه گاز از این هیونگ کیوت بگیره
با بشکنی که شیومین زد مشخص بود بقیه هم یادش اومده

Foreign love Where stories live. Discover now