24: I'm hurting you

1.1K 205 334
                                    

با لبخند زیباش به بچه گربه کوچولویی که روی چمن افتاده بود خیره شده بود و سعی داشت اون رو به ارومی توی دستاش بگیره تا بیشتر از چیزی که هست آسیب نبینه

زین_عاو لیام بیا ببین چی پیدا کردم! پاش زخمی شده.
به ارومی بلند میشه و با احتیاط شکم بچه گربه رو نوازش میکنه تا دردش رو تسکین بده.

خیلی طولی نکشیده بود که صدای میوی اون بچه گربه که از درد ناله میکرد کمتر به گوش میرسید و زین همونطور که به بچه گربه نگاه میکرد و نوازشش میکرد به جلو قدم برمیداشت تا به طرف لیام بره

زین_باید ببریمش تا درمانش کنن لیام! اون خیلی اسیب دیده
لیام_مثل تو؟ یا بهتره بگم مثل ما؟

لیام به ارومی میگه و زین با خنده نگاهش میکنه
زین_نه این فرق داره.نگاش کن چقدر کیوته!

لیام محو لبخند و صدای ذوق زده ی زین میشه و درحالی که بغض به گلوش فشار میاره نزدیکش میشه
لیام_جواب منو ندادی

زین_جواب کدوم سوالت؟ اون سوال خیلی مسخره ای بود
لیام_من...من بهت آسیب میزنم زین

زین_عاا لیام اون به نظر گرسنه ست نه؟ بیا زودتر بریم تا یه چیزی بهش میدیم

بی توجه به حرف لیام مشغول نوازش کردن بچه گربه بود و با لبخند باهاش حرف میزد: تو گرسنته کیتن اره؟

لیام بهش نزدیک تر میشه و حالا رو به روش قرار گرفته
لیام_چرا هیچی نمیگی؟ با توام

زین_امیدوارم خیلی درد نداشته باشه،بیا زودتر بریم پیش یه دامپزشک تا...

لیام دستشو رو بازوی زین میذاره و داد میزنه: به من گوش بده زین!

زین_چی داری میگی؟ الان وقت بحث کردن نیست
لیام_هست،به من گوش بده.من بهت اسیب میزنم مگه نه؟
زین_نه لیام تو...

زین مات و مبهوت میگه و لیام بازوهاشو میگیره و داد میزنه: جواب منو بده،مگه نه؟ من بهت آسیب میزنم زین اره؟
زین_لیام!

لیام_گفتم جواب منو بده زین! جواب منو بده! تو باید جوای منو بدی
با صدای بلند میگه و زین رو محکم تکون میده که کمی از موهای مشکی رنگش جلوی دیدش رو میگیره

زین_تو چت شده؟ این چرندیات چیه داری میگی؟
لیام_جواب منو بده،تو باید بگی! تاییدش کن زین،من بهت اسیب میزنم مگه نه؟

با عربده میگه و زین با چشم های گرد شده از ترس و نگرانی سر تکون میده و "نه" رو زمزمه میکنه

Hurting meWhere stories live. Discover now