Part 30

1.3K 110 77
                                    

خلاصه اون دو بعد از کلی کف بازی و ذوق کردن های دختر و زدن تو سر هم دیگه تهیونگ حوله اش رو دور کمرش بست و یه ربدوشامبر حوله ای صورتی رنگ به جیون داد که جیون با شگفتی و تعجب گفت:

ته تو اینو از قبل برای من خریدی ؟

تهیونگ نیشخندی زد و گفت:

اره سینیوریتا !
میدونستم که دیر یا زود میای خونم و با هم حموم می‌کنیم.
و خنده تو گلویی کرد و ادامه داد:

حتی برات دو دست لباس خواب گرفتم ، یکیش مخصوص شب‌های دو نفره مونه و اونیکی راحته و بنفشه !

جیون با خجالت گفت:

خیلی ممنون ته اما میشه یکی از هودی های خودتو بهم بدی ؟

تهیونگ سری تکون داد و گفت:
البته با کمال میل.

جیون این بار زمزمه کرد:
میخوام برای خودم باشه !

تهیونگ در حالیکه به سمت کمدش می‌رفت گفت:
همه چیز این خونه و تمام وجود من برای توست عزیزم.

جیون با خنده گفت:
اوه جمله سنگینی بود نیاز به زمان دارم.

+ حالت چطوره جیونم بهتری ؟

جیون در حالیکه روی صندلی میز آرایش نشسته بود و منتظر بود تا تهیونگ لباسی بهش بده گفت:

اوهوم الان بهترم ، تو عمرم دکتر به این خوبی نداشتم.

تهیونگ پوزخندی زد و در کمدشو باز کرد و گفت:
یه درمان لذت بخش بود.

جیون جواب داد:
اوهوم و درمانی که دکتر هم لذت برد مگه نه ؟

معلومه که اره ! بهترین بیمار تو تمام سال‌های کاریم.

تهیونگ با خنده و سرخوشی گفت و باکسر آبی‌شو برداشت و پوشید و یه شلوار هم از یه کشو دیگه برداشت و یه هودی سفید رنگ به سمت دوست دخترش گرفت:

عزیزم بفرما.

لباسای توی حموم و رو تختی رو برداشت و به اشپزخونه رفت و اونها رو توی ماشین انداخت.

یه بطری نوشیدنی انرژی زا از یخچال بیرون آورد و توی دو تا لیوان ریخت و میخواست برای جیون ببره که خودش از اتاق بیرون اومد و با دقت اطراف و دیزاین خونه رو آنالیز کرد.

با نگاه تحسین بر انگیزی گفت:
نه سلیقه ات خوبه ، دیزاین شیکی داره خونه ات.

تهیونگ ابرویی بالا داد و با لبخند  پر رنگی پرسید:

دوست داری اینجا با هم زندگی کنیم ؟

🏥HEART BEAT HOSPITAL'S LOVE STORY 🏥Where stories live. Discover now