خلاصه اون دو بعد از کلی کف بازی و ذوق کردن های دختر و زدن تو سر هم دیگه تهیونگ حوله اش رو دور کمرش بست و یه ربدوشامبر حوله ای صورتی رنگ به جیون داد که جیون با شگفتی و تعجب گفت:
ته تو اینو از قبل برای من خریدی ؟
تهیونگ نیشخندی زد و گفت:
اره سینیوریتا !
میدونستم که دیر یا زود میای خونم و با هم حموم میکنیم.
و خنده تو گلویی کرد و ادامه داد:حتی برات دو دست لباس خواب گرفتم ، یکیش مخصوص شبهای دو نفره مونه و اونیکی راحته و بنفشه !
جیون با خجالت گفت:
خیلی ممنون ته اما میشه یکی از هودی های خودتو بهم بدی ؟
تهیونگ سری تکون داد و گفت:
البته با کمال میل.جیون این بار زمزمه کرد:
میخوام برای خودم باشه !تهیونگ در حالیکه به سمت کمدش میرفت گفت:
همه چیز این خونه و تمام وجود من برای توست عزیزم.جیون با خنده گفت:
اوه جمله سنگینی بود نیاز به زمان دارم.+ حالت چطوره جیونم بهتری ؟
جیون در حالیکه روی صندلی میز آرایش نشسته بود و منتظر بود تا تهیونگ لباسی بهش بده گفت:
اوهوم الان بهترم ، تو عمرم دکتر به این خوبی نداشتم.
تهیونگ پوزخندی زد و در کمدشو باز کرد و گفت:
یه درمان لذت بخش بود.جیون جواب داد:
اوهوم و درمانی که دکتر هم لذت برد مگه نه ؟معلومه که اره ! بهترین بیمار تو تمام سالهای کاریم.
تهیونگ با خنده و سرخوشی گفت و باکسر آبیشو برداشت و پوشید و یه شلوار هم از یه کشو دیگه برداشت و یه هودی سفید رنگ به سمت دوست دخترش گرفت:
عزیزم بفرما.
لباسای توی حموم و رو تختی رو برداشت و به اشپزخونه رفت و اونها رو توی ماشین انداخت.
یه بطری نوشیدنی انرژی زا از یخچال بیرون آورد و توی دو تا لیوان ریخت و میخواست برای جیون ببره که خودش از اتاق بیرون اومد و با دقت اطراف و دیزاین خونه رو آنالیز کرد.
با نگاه تحسین بر انگیزی گفت:
نه سلیقه ات خوبه ، دیزاین شیکی داره خونه ات.تهیونگ ابرویی بالا داد و با لبخند پر رنگی پرسید:
دوست داری اینجا با هم زندگی کنیم ؟
YOU ARE READING
🏥HEART BEAT HOSPITAL'S LOVE STORY 🏥
Fanfiction[Girlxboy ] [medical] [fluff] [romance] [smut] +18 🏥داستان عاشقانه بیمارستان ضربان قلب🏥 _تو یه مجرمی !! + اره ؛ من خیلی وقته به جرم عاشقی تو بطن قلبت پشت دریچه سینی آئورتی ات زندانی شدم ! 🏩خلاصه🏩 : پارک جی یون،بهترین و جوانترین جراح قلب و ع...