معرفی نمیکنی آقای کیم ؟
جیون درحالیکه به دختر روبروش نگاه آتشینی مینداخت از بین دندوناش چفت شده اش پرسید و حتی تهیونگ هم متوجه عصبانیت و حرص خوردن شد.تهیونگ نیشخندی به این عصبانیت و حسودی کیوت دوست دخترش زد و با لبخندی دوباره دستشو دور کمر دختر کنارش حلقه کرد و گفت:
بله خانوم پارک ایشون خواهرم کیم تهیان هستند و همونطور که قبلا گفتم در دانشگاه هاروارد جراحی عمومی میخونند.
جیون متعجب چندین بار پلک زد، وات؟
این خواهر تهیونگه؟ من چرا با یه نیشخند کل اعتمادم رو به باد دادم؟
خیالش راحت شد اما با خودش گفت ، آیا عشق من حقیقی عه ؟ یعنی انقدر من نسبت به تهیونگ بی اعتمادم ؟
بی خیال فکر کردن شد و لبخند ملایمی زد و دستش رو توی دست دختر مقابلش گذاشت و زمزمه کرد:خوشبختم
منم همینطور خانم پارک.
دختر روبروش با لبخند مستطیلی زیبایی گفت.با لبخند مستطیلی دختر، تنها یک چیز در ذهن جیون شکل گرفت:
" چرا دقت نکرده بودم ؟!
این دختر ورژن دخترانه تهیونگه !
خیلی بهم شبیه هستن ! اوه خدایا من توی یک لحظه عقلمو از دست دادم ! "
جیون بدون اتلاف وقت افکارش رو به زبون آورد:خیلی شبیه برادرتی !
تهیان لبخند خجالتی ای زد و گفت:
بله برای همین هم پدر و مادرم اسممو تهیان گذاشتند ، اوه پارتنرم اومد با اجازه.
با حالت دو مانندی به سمت مخالفشون رفت.
تهیونگ با بی خیالی چند تا شیرینی برداشت و بعد جیون نگاه نامطمئنی به تهیونگ انداخت که تهیونگ دستش رو گرفت و به حیاط پشتی ، جایی که هیچکس نبود برد.
به محض اینکه تهیونگ در حیاط رو بست تو اغوش تهیونگ پرید و سرشو روی سینه اش گذاشت و بمب اشکاشو آزاد کرد.
تهیونگ با حیرت و نگرانی پرسید:
چی شده ؟ ناراحتت کردم ؟
ببخشید من نباید خواهرمو جلوی تو میبوسیدم ! باشه ؟ ببخشید !
و دستشو آروم روی کمر جیون نوازش وار حرکت داد.نه ! تهیونگ فکر کردم از دستت دادم ! فکر کردم همه رابطه امون یه دروغ بزرگه !
جیون با صدای خفه ای گفت و در حالیکه هق هق میکرد ادامه داد :
نرو هیچ وقت از کنارم نرو ، منو تنها نذار، عاشقم باش لطفا !
لطفا هیچوقت بهم .... ..... خیانت نکن !جیونم، من عاشقتم ، اینا رو نگو به من اعتماد داشته باش.
گفت و روی موهاش بوسه ای زد،چونه اش رو گرفت و سرشو بالا آورد . زمزمه کرد:
YOU ARE READING
🏥HEART BEAT HOSPITAL'S LOVE STORY 🏥
Fanfiction[Girlxboy ] [medical] [fluff] [romance] [smut] +18 🏥داستان عاشقانه بیمارستان ضربان قلب🏥 _تو یه مجرمی !! + اره ؛ من خیلی وقته به جرم عاشقی تو بطن قلبت پشت دریچه سینی آئورتی ات زندانی شدم ! 🏩خلاصه🏩 : پارک جی یون،بهترین و جوانترین جراح قلب و ع...