دختر جاجانگ میونی که تهیونگ براش درست کرده بود رو تا آخر خورد و نفس عمیقی کشید و تشکر کرد:
ممنونم ته خیلی خوشمزه بود.
خواهش میکنم ، این قرص مسکن رو هم بخور.
گفت و به بسته قرص کنار سینی اشاره کرد.اوه ممنون.
و بسته رو برداشت و یکی دراورد و توی دهنش انداخت و همراه لیوان نوشابه انرژی زای کنارش قورتش داد.خسته شدی ته دستتو بردار.
جیون با خجالت و ولوم پایینی گفتپیش خودش فکر کرد که جیون حتما بهتر شده و بلند شد و سینی رو از روی پای دختر برداشت وبرد و توی ظرفشویی گذاشت.
به اتاقش برگشت که متوجه شد دختر جنینی توی خودش جمع شده و دل درد داره.با بیشترین سرعتی که سراغ داشت به حموم رفت و وان رو که بیشتر شبیه یه حوضچه دایره ای بود رو از آب گرم پر کرد،برگشت و دختر رو براید استایل بغل کرد.
ته ... چیکار.. میکنی؟
جیون بریده بریده و با نفس های منقطع گفت.میخوام دردتو کم کنم عزیزم.
و بوسه ای به پیشونی جیون زد که دختر سرشو به سینه تهیونگ تکیه داد.
تهیونگ به ارومی دختر رو توی وان گذاشت.
جیون به محض قرار گرفتن در آب گرم، عضلاتش
منبسط شدند و آروم تکیه اشو به دیواره وان داد و آهی از سر آسودگی و آرامش کشید.فکر میکرد که تاحالا تهیونگ رفته باشه اما بر خلاف تصورش تهیونگ لباساشو دراوردو درست روبروی اومد و توی وان بزرگ نشست.
دختر سعی میکرد که گونه هاش رو عادی نگه داره و به تهیونگ که مثل الهه های یونانی لخت جلوش ایستاده بود نگاه نکنه در نتیجه سرش رو کج کرد.
تهیونگ که این حرکت دختر از چشمش دور نمونده بود،با لذت تک خندی زد و کنار دختر نشست و کمرش رو گرفت و روبروی خودش نشوند، طوری که کمر دختر روبروی صورتش قرار داشت.
دختر سرشو به سمت تهیونگ برگردوند و صداش زد و تهیونگ در جواب هومی گفت و نذاشت جیون حرفشو ادامه بده و لبهاشو شکار کرد و بوسه کوتاهی روش نشوند و کنار کشید.
دو طرف لباس آبی رنگ جراحی دختر رو گرفت و بالا کشید و جیون هم همکاری کرد و دستاشو بالا برد تا کار تهیونگ رو راحت تر کنه.
جیون اینبار خودش پیش قدم شد و شلوارشو بیرون کشید و به طرفی پرت کرد.
دست استخوانی تهیونگ روی شکم نرم دختر نشست و به آرومی شروع به حرکت کرد که دختر از آرامش وصف نشدنی اون لحظه هومی کشید و سرشو به شونه تهیونگ تکیه داد.
ESTÁS LEYENDO
🏥HEART BEAT HOSPITAL'S LOVE STORY 🏥
Fanfic[Girlxboy ] [medical] [fluff] [romance] [smut] +18 🏥داستان عاشقانه بیمارستان ضربان قلب🏥 _تو یه مجرمی !! + اره ؛ من خیلی وقته به جرم عاشقی تو بطن قلبت پشت دریچه سینی آئورتی ات زندانی شدم ! 🏩خلاصه🏩 : پارک جی یون،بهترین و جوانترین جراح قلب و ع...