Part 36

921 83 93
                                    

ادامه فلش بک به دو سال پیش 🔙🔙

آقای کیم بلند شد و با عصبانیت از بین دندوناش غرید:

چطور جرات کردید بدون اینکه تحقیق کافی رو انجام بدید همه چیز رو گردن عروس و پسرم انداختید ؟

پروفسور جانگ نمیدونست چی باید بگه و واقعا فکر اینو نکرده بود که اون دختر با پسر آقای کیم رابطه داره و میخواست هر دوشون رو از بیمارستان بیرون بندازه تا خودش که مدیر بیمارستان بود ریس بخش بشه و قدرت و ثروت بیشتری بدست بیاره.

من به عنوان مدیر بیمارستان و کسی که یک سوم سهام این بیمارستان رو داره ، دکتر پارک رو مقصر این جریان میدونم
پروفسور جانگ با خونسردی تمام گفت.

جیون با عصبانیت بلند  شد و دستاشو روی میز کوبوند و گفت:

شما نمیتونید بدون مدرک من رو مقصر این اتفاقات بدونید ! سه روز....
کمی مکث کرد و دوباره قاطعانه تر از قبل بلند گفت :

فقط سه روز به من فرصت بدید تا ثابت کنم که من و دکتر کیم هیچ اشتباهی مرتکب نشدیم !

نه پارک جیون تو که کاراگاه نیستی !
آقای کیم با مهربونی گفت.

پروفسور جانگ پوزخندی زد :
به شرطی که اگه بعد از این سه روز هیچ مدرکی پیدا نکردی خودت قبول کنی که اشتباه تو باعث مرگ اون مرد بیچاره شده

جیون با حرص از بین دندونای چفت شده اش غرید : قبوله !
و از اتاق هیئت مدیره خارج شد و درو پشت سرش محکم بست.

تهیونگ با نگرانی بلند شد و دنبال جیون رفت.

جیون سریعا خودشو به محوطه بیمارستان رسوند و اکیسژن رو به ریه های پرشده از الکل و مواد ضد عفونی کننده اش رسوند.

تهیونگ کنارش ایستاد و با نوازش آروم کمرش گفت:

عزیزم خوبی ؟

عاه تهیونگ تو خودت خوبی ؟
جیون  در حالیکه دستش رو روی شقیقه اش گذاشته بود پرسید.

تهیونگ دستش رو گرفت و با خیره شدن میون چشمای دختر گفت:
سرت درد میکنه ؟


جیون سرش رو به دو طرف تکون داد و گفت:
نه خوبم تهیونگ.

بیا امروز برات ابنبات خریدم.
تهیونگ گفت و از توی جیب روپوش پزشکیش یه آبنبات بیرون اورد و  جلد آبنبات چوبی قرمز رو باز کرد و دست جیون داد.

🏥HEART BEAT HOSPITAL'S LOVE STORY 🏥Where stories live. Discover now