با مرور خاطراتش اشک ریخت و هق زد.
" دلم برات اندازه یه کنجد شده بیا پیشم بذار بغلت کنم بذار .... بذار مثل قبل صورتتو ببوسم "
از توی وان بلند شد و زیر دوش ایستاد و بعد از شستن موهاش از حموم بیرون رفت و لباساش رو پوشید.
تصمیم گرفت کمی از فکر تهیونگ بیاد بیرون و پاپ کورن به دست جلوی تی وی نشست.
روشنش کرد و شروع به کانال زدن کرد که تصویر مَردش جلوی چشماش نقش بست.
لبخندی زد و صدای تی وی رو زیاد کرد.
~~~~~~~~~~~~~~~~<<<<<<<<<<<<<<
تهیونگ بعد از گریم شدن کت و شلوار اسپرت سورمه ای رنگی پوشید و به قسمت فیلمبرداری رفت.
مجری اونجا به گرمی باهاش احوال پرسی کرد و بعد از چند دقیقه به صورت زنده برنامه مصاحبه اش شروع شد.
مجری با لبخندی که از روی صورتش سلام من کیم هانسو هستم امروز با یه مصاحبه دیگه در خدمتتون هستم ، امشب ما از کیم تهیونگ آیدل سولویستی که به تازگی با اهنگ سینگولاریتی دبیو کردن و طی دو سال خیلی عالی در سطح جهانی درخشیدن ، دعوت کردیم تا چند تا سوال درباره سینگل جدید ، سوییت نایت ازشون بپرسیم
خودشو معرفی کرد:
سلام کیم تهیونگ هستم
مجری مثل همیشه کارشون به درستی انجام داد و لبخند مصنوعی ای زد و پرسید:
خب تهیونگ به ما درباره سوییت نایت بگو
تهیونگ هم متقابلاً از همون لبخندا تحویلش داد و لب باز کرد:
خب باید بگم خودم لیریکش رو نوشتم اما من کسی نیستم که زیاد ادبی بنویسه و از احساساتم نوشتم و ملودی اهنگ هم خودم ساختم
مجری سری تکون داد و انگار که اون سوالات بهش الهام میشدند، پرسید:
هوم پس که اینطور ، اینطور که از متن اهنگ معلومه انگار که میخواهید به کسی عشق رو اعتراف کنید و بهش نزدیک بشید درسته ؟
تهیونگ دستی به پشت گردنش کشید و گفت:
شاید اینطور بنظر برسه اما من از روی دلتنگی این لیریک رو نوشتم
مجری با تعجب ساختگی ای گفت:
اوه ، یعنی شکست عشقی خوردید یا عشق یکطرفه داشتید ؟ اصلا تا حالا عشق رو تجربه کردید ؟
تهیونگ تلخندی زد و سرشو پایین انداخت،بعد از کنار هم چیدن کلماتش، لب باز کرد:
اره ، همه یکبار عشق رو در زندگیشون تجربه میکنن و من هم تجربه اش کردم با تموم وجودم هنوز هم دوستش دارم.(با افتخار اعلام کرد)
در واقع اون کسی بود که کمکم کرد توی این سن من به رویام برسم و تشویقم کرد تا جلوی موانع موفقیتم بایستم.
مجری با اخم نسبتاً جدی ای گفت:
شما ادعا کردید که با کسی رابطه ای ندارید.
تهیونگ سری تکون داد و حقیقت رو به زبون آورد:
درسته
YOU ARE READING
🏥HEART BEAT HOSPITAL'S LOVE STORY 🏥
Fanfiction[Girlxboy ] [medical] [fluff] [romance] [smut] +18 🏥داستان عاشقانه بیمارستان ضربان قلب🏥 _تو یه مجرمی !! + اره ؛ من خیلی وقته به جرم عاشقی تو بطن قلبت پشت دریچه سینی آئورتی ات زندانی شدم ! 🏩خلاصه🏩 : پارک جی یون،بهترین و جوانترین جراح قلب و ع...
