بـا تابیدن پرتوی باریکی از خورشید سپیده دم روی صورتش بیدار شد. برخلاف همیشه سر حال بود. یه حس جدید رو در خودش تجربه می کرد، چیزی به اسم ″سر زندگی″.
خونه رو گشت اما اثری از کریس پیدا نکرد. چشمش به یادداشت کوچکی کنار میز خورد:
″من باید برم سر کار. ببخشید که بدون خداحافظی رفتم چون نخواستم بیدارت کنم. روز خوبی داشته باشی.″
تام لبخند زد:«تو هم همین طور!»بدون خوردن صبحونه راه افتاد تا به فروشگاه بره، چون هوس پیاده روی کرده بود و نمی خواست دیر کنه. هوا خوب و آسمون صاف بود و نسیم خنکی می وزید. دوشنبه بود و بازار محلی بر پا شده بود. عدهٔ زیادی برای خرید مایحتاج شون اومده بودن. تام با لذت به اطرافش نگاه کرد. نفس عمیقی کشید؛ بوی خوب خوراک های آماده و سبزی های معطر مستش کرد. یه کلوچه عسلی خرید و با لذت مشغول خوردن شد.
خیلی وقت بود که از جمع فرار می کرد و حوصلهٔ شلوغی رو نداشت، ولی اون پیاده روی واقعا بهش خوش گذشته بود. حتی به توصیهٔ کریس عمل کرد و قبل از رفتن به سر کار تو باشگاه ورزشی ثبت نام کرد. از کافی شاپ بیرون فروشگاه برای کیتی لاته گرفت، میخواست دیگرانم مثل خودش روزشون و با انرژی شروع کنن.
فروشگاه رو باز کرد و لباس الفی محل کارش رو پوشید و منتظر اومدن مشتری ها شد.کیتی چند دقیقه بعد رسید:«زود اومدی! نگو حتی مادرت هم از خونه بیرونت کرده.»
تام:«نه. فقط گفتم این روزای آخر که سرمون شلوغ تره زودتر مغازه رو باز کنم.»
کیتی ابروش رو بالا انداخت و پالتو و شالش رو آویزون کرد.تام:«قرارت چطور بود؟»
کیتی:«خیلی خوب!»
تام:«هنوزم ″پسر″ صداش می کنی؟!»
کیتی خندید:«اون از این اسم خوشش میاد!»
تام:«چیکاره هست؟»
کیتی:«کارگاه تولید مواد غذایی داره، کنسرو کَلَم پخته شده با سرکه. یه جور ترشیه.»
تام:«شوخی میکنی؟!»
کیتی:«اصلا. الان باید سعی کنم از خوردن اون کنسرو خوشم بیاد. که کار سختیه چون غذای ترش دوست ندارم.»
تام لبخند زد:«اما از روی عشق تحملش میکنی.»
وقتی کیتی خواست پشت پیشخوان بره صداش کرد:«هی، تو قفسه برات لاته گذاشتم.»کیتی با سوظن نگاهش کرد:«در ازاش چی می خوای؟!»
تام شونه هاشو بالا انداخت:«هیچی.»
کیتی متعجب تر شد:«تا حالا چنین محبتی نکرده بودی...»
تام:«برای یه دوست انجام میدم.»
کیتی لبخند قدر شناسانه ای زد:«بیا. الان مشتری ها میرسن.»
...
YOU ARE READING
The good liar
Fanfiction[COMPLETED] با عشق، تقدیم به کسانی که علی رغم آسیبی که به قلبشون رسیده، هنوز قوی هستند❤ 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺 ≈دروغگوی خوب≈ 〽شیپ: هیدلسورث (تام هیدلستون،کریس همسورث) 〽 وضعیت آپ: تکمیل شده 〽ژانر: رمانتیک،کمدی، درام 〽نویسنده:melorin...