_ اپاااااا کی فرود میایمم !! کی ؟! کی!؟
جونگ کوک لبخندی زد و دستش رو بین موهای گسر کوچولوش برد .
_ فقط چند دقیقه ی دیگه ، نگران نباش
جونگ کوک با لبخند گفت و تهجون بیشتر غرغر کرد و تنقلاتش رو از توی باکس غداش دراورد و به بیرون ، از پنجره نگاه کرد .
جونگ کوک آهی کشید که به صندلی تکیه داد ، به شدت عرق کرده بود احساس سرگیجه و حالت تهوع داشت و شکمش غرش می کرد .
بعد از ده دقیقه ی طاقت فرسا ، اعلام فرود داده شد و جونگ کوک بلند شد و چمدون هاشون رو بیرون آورد و تهجون دور صندلی پرید .
_ هوراااااا داریم میریم ددی رو ببینیممم
تهجون جیغی کشید و جونگ کوک پیشونی کوچولوی دوست داشتنیم رو بوسید و قهقهه ای زد .
چمدونش رو روی زمین گذاشت و با فرود هواپیما تهجون رو برداشت و به آرومی پایین اومد .
____
_ بالاخره رسیدین .
تهیونگ با لبخند بزرگی بیرون از فرودگاه ایستاد و هر دوشون رو در آغوش گرفت .
جونگ کوک گونه ی تهیونگ رو نوازش کرد
_ جلسه چطور بود؟
_ عالی! به توافق رسیدیم
نیشخندی زد و تهجون رو به بغل گرفت
جونگ کوک خسته سری تکان داد و چشماش رو مالید .
_ اهوم من باید یه چرتی بزنم.
جونگ کوک زمزمه کرد که به دنبال تهیونگ به سمت ماشینش رفت .
تهیونگ روی صندلی راننده رفت و جونگ کوک کنارش نشست و تهجون رو توی بغلش گرفت .
تهیونگ نگاهی نگرانی به جونگ کوک که رنگ از صورتش پریده بود و نفس نفس میزد ، انداخت
_ هی...خوبی؟
در حالی که ماشین رو روشن می کرد با نگرانی پرسید
جونگ کوک تکونی خورد و سرش رو تکون داد.
_ هومم ... آره ! من کاملا خوبم نگران نباش
نیشخندی محوی زد و تهیونگ کمی نگران سری تکون داد
_ این یه پرواز طولانی بود باید استراحت کنین، اول میبرمتون هتل، بعدش میریم مهمونی باشه؟
جونگ کوک سری تکان داد و از پنجره بیرون رو نگاه کرد . شروع به فکر کردن به چیزهایی کرد ، گونه اش رنگ گرفت و امیدوار بود همه چیز خوب پیش بره .
____
تهیونگ به جونگ کوکی که کنارش خوابیده بود نگاه کرد و گونه اش رو بوسید. هر دوشوو بعد از اون پرواز طولانی بسیار خسته بودن
YOU ARE READING
𝑨 𝑺𝒆𝒄𝒐𝒏𝒅 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒄𝒆 𝑨𝒕 𝒍𝒐𝒗𝒆 (Vkook) Translated ✅
FanfictionCouple : Vkook . Genre : Ampreg , Drama , Angst , Romance Written By ggukiestaehyung Translated By Kamari ───────ೋღ ღೋ─────── ده سالی هست که جونگ کوک ازدواج کرده اما هیچ عشقی از شوهرش جیمین دریافت نمیکنه . تهیونگ یه پدر مجرده که همسرش بعد از...