Surprise (Vmin) pt.2 🔞

1.4K 130 79
                                    

قبل از اینکه سونگ بتونه موقعیت رو تجزیه تحلیل کنه و بفهمه توی چه مخمصه ای افتاده، جیمین از حواس پرتیش استفاده کرد و با یک ضربه، سوزن رو توی گردنش فرو کرد. کل محتویات اون سرنگ توی رگهاش خالی شد و به ثانیه نکشید که پلک هاش روی هم افتادن و بیهوش شد.

+" آه... بیبی؟ داشتیم خوش می گذروندیم!"

جیمین با لبای آویزون شده از روی پاهای سونگ بلند شد و غر زد. اما همین که به سمت تهیونگ برگشت غافلگیر شد.

تهیونگ با قدمای محکم و چهره ای جدی به سمتش اومد، ماسکشو با خشونت از صورتش برداشت و لباشو به لبای جیمین کوبید.

با ولع و حرص بوسیدش طوری که پسر کوچیکتر حس کرد ممکنه لباش کنده بشه. اما جیمین همیشه این خشونت دوست پسرشو دوست داشت.

تهیونگ زبونشو مالکانه وارد دهن جیمین کرد و توش چرخوند. با اون عضله ی خیسش، به سقف دهن و دندونای جیمین ضربه زد و پسرو مجبور کرد دهنشو کامل باز کنه.

تا جایی که هردو نفس کم بیارن به خشن بوسیدن جیمین ادامه داد و بالاخره با گاز دردناکی که از لب پایینش گرفت، بوسه رو قطع کرد.

جیمین دستشو کنار صورت تهیونگ گذاشت و پیشونی هاشونو به هم چسبوند. لباش گزگز میکردن اما در عین حال اون بوسه باعث شده بود زیر دلش شدیدا گرم بشه.

+" یکی اینجا حسودیش شده؟"

با پوزخند جمله شو گفت.

تهیونگ دندوناشو به هم فشرد و جواب داد:

-" عمدا گفتی ببوستت نه؟ میدونستی تو اتاقم!"

و حتی اجازه نداد جیمین جوابی بده. مستقیم به لبای درشتش زل زد، شستشو محکم روشون کشید و برجسته تر شدنشون رو حس کرد.

از بین دندوناش غرید:

-" تنها کسی که حق داره این لبارو ببوسه منم!"

جیمین شیطنت کرد و زبونشو به انگشت تهیونگ کشید که پسر دستشو عقب برد.

پسر کوچیکتر اصلا از کارش پشیمون نبود. از اینکه با یه تیر دو نشون زده بود راضی به نظر میومد. هم حواس سونگ رو پرت کرده بود و هم باعث شده بود این روی تهیونگ ظاهر بشه. خوی سلطه طلب و وحشیش!

جوری که با اون صدای بم و سکسیش به سونگ گفت "دستتو از چیزی که مال منه بکش!" باعث شده بود دیک جیمین توی شلوارش پیچ بخوره و دلش بخواد زودتر سورپرایزی که برای دوست پسرش داره رو نشون بده!

+" وقتی اینجوری میشی دلم میخواد برات ساک بزنم و ازت سواری بگیرم..."

ابروی تهیونگ بالا رفت و حلقه ی دستش دور کمر جیمین تنگ تر شد تا جایی که فاصله ای بین بدناشون نمونه.

-" چطور همیشه انقدر هورنی ای؟!"

جیمین انگشت اشارشو از شقیقه ی تهیونگ تا خط فکش کشید و نگاهشو از چشماش به لباش داد.

OneShot Collection | VminkookWhere stories live. Discover now