Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
اون دو نفر بهترین اعضای گَنگ بودن. جیمین ملقب به "مانستر" (هیولا)، دست راست رئیس و بهترین آدمکشش بود و جونگکوک، پسری با تتو‌های عجیب و غریب و اخلاقی عجیب‌تر، بیشتر اوقات شبیه بادیگارد جیمین رفتار می‌کرد.
باقی اعضا به شدت از اون دو نفر حساب می‌بردن و می‌ترسیدن. اونا همیشه با هم بودن و حتی تیپ و استایلشون هم شبیه هم بود. به جونگکوک لقب "تعقیب کننده" رو داده بودن چون علاوه‌بر اینکه مثل سایه‌ی جیمین رفتار می‌کرد، کسی بود که قربانی‌های جیمین رو براش گیر می‌آورد.
میشه گفت اونا دلیل اصلی قدرت گرفتنِ گروهشون و توی خفا فرو رفتنِ باقی گنگ‌های منطقه بودن. همه چی رو توی مشتشون داشتن و به منطقه حکمرانی می‌کردن.
اما هیچکس از پشت قضیه خبر نداشت. هیچکس جز خود جونگکوک و چند نفر از همکار‌هاش، نمی‌دونست که اون پسر پنج سال قبل با چه هدفی پا به گروه گذاشته و تونسته تا نفر دومِ گروه خودشو بالا بکشه.
واقعا اگه مانستر می‌فهمید پسری که دائم کنارشه، به بهترین شکل ممکن به فاکش میده، توی سکس فوق‌العاده‌س و حتی گاهی چشم‌هاش حس اینو میدن که انگار حاضره براش بمیره؛ درواقع یه پلیس مخفیه، چه واکنشی نشون میداد؟! مطمئنا سرنوشت خوبی برای هیچ‌کدومشون رقم نمی‌خورد.
