کانسپت
کوکمینجیمین همیشه از کلیشههای توی داستانا دوری کرده بود. مثلا همیشه تلاش کرد با وجود گرایشش به پسرا، از پسرای بد و مشهور دانشکده دوری کنه.
یا بهتر بگم، همه کار کرد تا از اون فاک بویِ معروف یعنی جئون جونگکوک دور بمونه و بهش توجه نکنه.
البته که تلاشش تا یه جایی هم نتیجه داد.اما این فقط تا وقتی بود که اونا توی یه پروژه همگروه نشده بودن!
درسته!
بازم یه کلیشهی دیگه که برای جیمین واقعی شده بود.جونگکوک تمام مدتی که روی پروژه کار میکردن و مجبور شدن یکی در میون به خونهی همدیگه برن، تونسته بود با لاسهای هوشمندانهاش و درعین حال شخصیت ملاحظهگرش، جیمین رو به خودش علاقهمند کنه.
البته که این حس متقابل بود. جیمین هم با موهای بلوند ابریشمیش، صورت زیباش، صدای لطیفش و همینطور، خندههای شیرینش از پسر بدمون دلبری کرده بود.
و برخلاف تصور جیمین، بالاخره این رابطه شکل گرفت.
حالا که بعد از چند سال رابطه، توی ساحل کنار جونگکوک نشسته بود و به خاطرات اون دوران فکر میکرد، متوجه شد که اونا با وجود تفاوتهای زیادشون، بهترین رابطهی ممکن رو برای هم رقم زده بودن!.
.
.
- Fika
YOU ARE READING
OneShot Collection | Vminkook
Randomکالکشن وانشات و سناریو از کاپل های ویکوکمین (Kookmin - Vmin - Vkook) شامل اسمات 🔞 و غیر اسمات در ژانرهای مختلف.