10:46

136 42 0
                                    

صورتت رنگی شده.
ترکیب رنگای آبی، صورتی و سفید، گوشه گوشه ی صورتتو در بر گرفته و  تکه ای از موهای فندقیت هم سبز شده.

آستین هاتو تا بالای ساعد نرمت بالا زدی و از دستای ظریف و سفیدت کار میکشی

قلموی کوچیکی که تو دستت داری رو بالا نگه داشتی تا یوقت به اینور و اونور نخوره و نقاشیتو خراب نکنه

آخه داری میخندی
وقتی میخندی جایی رو نمیبینی
برای همین نگرانی قلمو با نقاشیِ هنوز خشک نشدت برخورد کنه و کارت خراب بشه

وقتی میخندی منم جاییو نمیبینم
دنیا وایمیسته و همه چیز خلاصه میشه توی دندونای سفید و صدفیت که به نمایش در میان و چشمای مثل هلال ماهت

حس میکنم زمین ایستاده و دنیا تار شده و صدای خنده های قشنگت پس زمینه ی این اتاق نوسازه

داریم اتاق خواب خونمونو رنگ میکنیم
"خونمون"
کلمه ای غریب اما آرامش بخشه
هنوز نمیتونم باور کنم که ما حالا خونه ی خودمونو داریم

همه جا بوی چوب میده و بوی آزار دهنده ی قوطی های رنگ هم باهاش تلفیق شده و تنفس توی این هوا تقریبا غیر ممکن بنظر میاد

من ازت میخوام بهم اجازه بدی یه لک لک کنار دیوار نقاشی کنم
لک لکی که قراره بچمونو تو پارچه ی مخملی بپیچه و برامون بیاره
و تو میخندی و بهم میگی کشیدن یه لک لک اونم درست بالا تختمون اصلا چیز جذابی نیست

تو میخوای درخت گیلاس بکشیم
یه درخت بزرگ پر از شکوفه های گیلاس

مثل شکوفه های درختای گیلاس توی حیاط خونمون.

حالا ما باهمیم
و تنها دغدمون انتخاب موضوع نقاشی بین لک لک و درخت گیلاسه

لطفا بخند
من تمام لک لک ها رو گوشه به گوشه ی دنیا نقاشی میکنم
لطفا فقط بخند.

YouWhere stories live. Discover now