(Part 19)
(Yoongi)
_کیم سو...چی شده؟
#آقای مین...جیمین رو پیدا کردیم!
با این حرف کیم سو انگار که تازه هوشیار شده باشم دستام یخ زد و تلفن از دستم افتاد!
جیمین پیدا شده بود؟
پس بالاخره تونستم جیمین رو پیدا کنم ((:
تونستم به قولم عمل کنم و هیونگم رو سرافکنده نکنم
تلفنی رو که بخاطر شوک ناگهانیم از دستم افتاده بود رو از روی زمین برداشتم..
با صدایی تحلیل رفته گفتم..
_کیم سو..من خودم رو فورا میرسونم! فقط بگو جیمین کجاست؟
#آقای مین..جیمین توی نزدیک ترین بیمارستان توی چوسان هست..
با این حرف کیم سو ترس تمام بدنم رو فرا گرفت!
جیمین چوسان چیکار میکرد؟
اصلا چرا توی بیمارستان بود؟
پس برای جیمین اتفاقی افتاده بود!
اگر جین بفهمه..
متمعنم اتفاق خوبی نمیوفته!
_کیم سو خیلی ممنونم کمک خیلی بزرگی کردی...حتما جبران میکنم!
#آقای مین وظیفست..خواهش میکنم
گوشی رو توی جیب کتم گذاشتم و
با تمام سرعتی که داشتم به سمت ماشین حرکت کردم
با نگرانی در ماشین رو باز کردم و روی صندلی راننده نشستم
+یونگی...چیزی شده؟رنگت پریده!
با این حرف سرم رو چرخوندم که با جین مواجه شدم!
من چجوری میتونستم بهش بگم که دونسنگش پیدا شده ولی الان توی بیمارستانه!
_ج..جین!
+یونگی داری میترسونیم..چی شده؟خب بنال دیگه!
با یکم تعلل بالاخره گفتم..
_جی..جیمین پیدا شده!
دیدم که یک لحظه رنگ جین به سفیدی زد و از هیجان بالا پرید..
+اوه یو...یونگی...تو....تو داری راست میگی دیگه درسته؟ جیمین من پیدا شده؟باورم نمیشه...یونگی اگر پیدا شده زود باش باید بریم پیشش! راستی اون حالش خوبه..آره؟
من..
من با دیدن شوق جین نتونستم بهش حقیقت رو بگم!
انگار که لال شده باشم!
نتونستم حرف بزنم
_اوه..آ..آره هیونگ خوبه
@یونگی باورم نمیشه موچیمون پیدا شده...زود باش بریم پیشش^_^
+اوووههه خدای من...خدایا شرکت..زود باش یونگی ما باید بریم پیشش..دونسنگمون رو بالاخره میتونیم از این جهنم نجات بدیم!
KAMU SEDANG MEMBACA
Iɴ Tʜᴇ Mᴏᴏɴ | ᵏᵒᵒᵏᵐⁱⁿ
Fiksi Penggemar🌙↙︎「در ماه - in The 𝗺𝗼𝗼𝗻」 🔖↙︎کاپل ها⇜کوکمین - نامجین - ویمین - سپ 🐽↙︎ژانر⇜اسمات▪︎فلاف▪︎ددی کینگ▪︎مدرسه▪︎رومنس▪︎تراژدی▪︎کلاسیک▪︎جنایی 📄↙︎اِند⇜هپی•اِند 🗑↙︎نویسنده⇜𝘮𝘰𝘰𝘤𝘩𝘪 . . 🗞↙︎خلاصه↯ شما به شانس اعتقاد دارید؟؟ درسته..اگر این سوال رو چ...
