-هیونگ بده ببینم جوابش چی شده
جین به چهره نامجون نگاه کرد و نامجون با دیدن پریشونی صورتش نگران شد
برگه جواب رو روی میز گذاشتجیمین خواست خم بشه تا برگه رو برداره و جواب رو ببینه که شکمش درد گرفت و دستش قبل رسیدن به برگه روی شکمش گذاشت
-آخخخ
÷چی شد !؟
- امروز چندمه ؟!
÷ نگو که هیت شدی ؟! شاتت کو، پسره خنگ نگفتم شاتت رو با خودت بردار همیشه. آه...نامی بده من جونگمینو برو واسش شات بگیر بیا ، مارکش رو که میدونی چی باشه !؟
جونگمین رو روی مبل گذاشت و به جیمین کمک کرد که دراز بکشه
برگه رو آروم برداشت ، جیمین دید که سعی داره برگه جواب رو ازش قایم کنه-بده من اون برگه رو
÷ها ؟!
-بده من هیونگ ، میخوام جوابش رو ببینم
نامجون از خونه بیرون رفت و قبل خریدن شات به جونگکوک زنگ زد
×الو جونگکوک ! نامجونم ، جیمین هیت شده و خونه ماست اومدم براش شات بخرم بازم یادش رفته شاتش رو بیاره ، خواستم بگم بهتره بیای پیشش باشی خودت که میدونی !؟
+باشه نامجون تا ۱ ساعت دیگه میام ، مراقب جیمین و جونگمین باشید
وقتی با شات برگشت و جیمین و جین رو دید که داشتند با هم بحث میکردند
-بده هیونگ ، میخوام ببینم
÷نه
-نکنه جوابش مثبته و پدرشه جونگکوکه !؟
×هی تو مگه هیت نشدی زبون درآوردی بحث میکنی ؟! بیا بگیر شاتت رو هر چند شوهرت داره میاد
-هااا ؟! جونگکوک داره میاد اینجا ؟!
÷تو بهش گفتی نام؟ !
× آره گفتم بیاد همسر تو هیتش رو جمع کنه
-منظورت اینکه برم ؟! باشه ، بده من جونگمینو برم ، مثل اینکه اینجا جای منو و پسرم نیست
÷ باز این هیت شد فیوز های مغزشم پرید . دیوونه من که تو رو بیشتر از خودت میشناسم ، جونگکوک وقتی پیشته دردت کمتره . من واسه تو گفتم شوهرت بیا بعد میگی اضافه ای ؟!
-دارین حواسم پرت میکنین اون برگه رو نبینم ولی کور خوندین یا میدیم یا پا میشم
× پا بشی سر قدم دوم دردت بد تر میشه جیمی
-تو هم بهش اضافه شدی نامی هیونگ ؟! لطفا ... بدین اون کاغذ رو ببينم
×مثل اینکه باید بدی ببینه جین ، الان فیوزاش قاطی شده...بزار ببینه اول آخر باید ببینه
YOU ARE READING
༺𝑾𝒆 𝑨𝒓𝒆𝒏'𝒕 𝑴𝒂𝒓𝒓𝒊𝒆𝒅 𝑩𝒖𝒕 𝑾𝒆 𝑯𝒂𝒗𝒆 𝑪𝒉𝒊𝒍𝒅𝒓𝒆𝒏༻
Fanfictionجونگکوک درخواست ازدواج با امگای خانواده پارک رو رد میکنه ولی چی میشه عاشقش بشه قبل از اینکه بدونه اون امگای خانواده پارکه؟! 𝑪𝑷: -𝑲𝒐𝒐𝒌𝒎𝒊𝒏 -𝑺𝒐𝒑𝒆 -𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 𝑮𝑬𝑵𝑹𝑬: -𝑺𝒎𝒖𝒕 -𝑴𝒑𝒓𝒆𝒈 -𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒂𝒓𝒔 𝒂𝒏𝒅... این فیک مال من...