3

2.8K 526 54
                                    


~آقا شما اتاق رزرو نکردید نمیتونید برید داخل

کارتش رو درآورد و پرت کرد جلوی اون مرد

+دوبرابر بکش از جلو راهم برو کنار

~ رمزش ؟!

+6161

کلید و سمتشون گرفت
~اتاق ۴۱۶ طبقه ۴ 

مرد جلو تر رفت و دکمه آسانسور رو زد و اجازه داد دو پسری از شدت مستی به زور رو پاهاشون وایساده بودن وارد کابین بشن

در اتاق باز کرد و عقب وایساد تا جیمین بره داخل
پشت سرش در رو بست و کوبیدش به دیوار دوباره بوسه هاش رو از سر گرفت
بوسه هاش از لبش به گردنش کشید و عمیق مک زد

پسرک رو از دیوار فاصله داد و به سمت تخت هدایتش کرد
قبل اینکه روی تخت پرتش کنه بوسه رو قطع کرد و کت و و پیراهن خودش رو در آورد و لباس های پسر رو به روییش رو یکی یکی در آورد و از پایین تا بالا به بدنش خیره شد و وقتی به صورتش رسید ، نگاهش تو چشم هاش گیر کرد

_اون دختر میبوسه من با یه پسر میخوابم...زود باش بیا انجامش بدیم...باید انجامش بدیم

دست هاش رو روی کمربندش گذاشت و بازش کرد
شلوار و باکسر پسر رو به روییش رو در آورد و دستش رو به عضوش کشید

_از مال اونم بزرگ تره...میخوامش همین الان

ساعت ۳ صبح بود و جونگ‌کوک برای بار سوم توی سوراخ پسر کوچولو خالی شد
دیگه انرژی نداشت
ازش بیرون کشید و کنارش دراز کشید

+یه دور دیگه

جوابی از پسر کناریش نشنید
از جاش بلند شد و چشمش رو از صورت خسته اش گرفت و به شکمش که به خاطر نفس نفس زدن همراه سینه اش بالا و پایین میشد داد

_سیکس پک هات خوشگل تر از اونه

جونگ خندید و جیمین دستش رو توی سوراخ چال لپش فرو کرد

_چال لپم نداره

دوباره به پشت خوابید رو تخت

_پس چرا هنوزم دوستش دارم ؟! من باهات خوابیدم...منم بهش خیانت کردم ولی ولی چرا ( دستش رو روی قلبش گذاشت ) اینجام هنوزم درد میکنه ؟!

به حرف های پسرک مست گوش میداد که خوابش برد

وقتی صبح چشم هاش رو باز کرد یه پسر توی بغلش بود
لخت...
پس باهم خوابیده بودن

باید میرفت شرکت
سریع دوش گرفت و لباس هاش رو پوشید
قبل رفتن پتو رو روی پسره انداخت

به پذیرش هتل زنگ زد و حوله اضافی و مسکن خواست
نامه ای کنار مسکن ها گذاشت و در بست و رفت

**************************

بیدار شد...
درد بدی توی باسنش حس میکرد

صبر کن چه اتفاقی براش افتاده ؟!
اون واقعا اولینش رو با کسی که نمیشناخت از دست داد ؟!
اولینی که همیشه با جین وو تصورش رو داشت ولی الان توسط یه غریبه که اسمش رو هم حتی نمیدونست از بین رفته

༺𝑾𝒆 𝑨𝒓𝒆𝒏'𝒕 𝑴𝒂𝒓𝒓𝒊𝒆𝒅 𝑩𝒖𝒕 𝑾𝒆 𝑯𝒂𝒗𝒆 𝑪𝒉𝒊𝒍𝒅𝒓𝒆𝒏༻Where stories live. Discover now