༺𝑾𝒆 𝑨𝒓𝒆𝒏'𝒕 𝑴𝒂𝒓𝒓𝒊𝒆𝒅 𝑩𝒖𝒕 𝑾𝒆 𝑯𝒂𝒗𝒆 𝑪𝒉𝒊𝒍𝒅𝒓𝒆𝒏༻

29

همه چیز از وقتی شروع شد که مادر چانگ وو ، سانمی از توی یکی از بار ها سئول مرد مستی رو توی تخت اتاق وی آی پی میبینه و با دیدن مدرک شناسایی اون مرد متوجه میشه اون یه جئونه
همون جئونی که باعث این زندگی فلاکت بارش شد

# جئون ووبین! تو آسمونا دنبالت بودم اینجا پیدات کردم

یه ماه از اون روزی اون زن ووبین رو توی بار دیده و بود و به موقعیتش پی برده بود میگذشت و حالا اون حامله بود
جلو عمارت جئون ها ایستاده بود
اون روز روز ازدواج ووبین بود
با دختری که عاشقش بود

همه چیز خیلی خوب پیشرفت شب اول زندگیشون براشون بهترین شب بود
با ماشین داشت از پارکینگ خارج میشد تا به سمت شرکت بره تا اینکه یه زن با یه برگه توی دستش جلو ماشین وایساد

#یه زن دیگه حامله میکنی با یکی دیگه ازدواج میکنی جئون ووبين !؟

& تو کی هستی ؟!

# سانمی...همون کسی که باهاش خوابیدی و الان با یه بچه توی شکمش رهاش کردی

& من با کسی نخوابیدم

# پس من از بودا حامله شدم !؟ تو تنها کسی هستی که یک شب باهاش گذروندم

&منظورت چیه !؟ تو داری اشتباه میکنی

# اصلا اشتباه نمیکنم، این بچه توعه . اگه مسولیتش قبول نکنی یه جور دیگه واسه گرفتن حق و حقوقم میام جلو

&حق و حقوق !؟ برای چی !؟ برای بچه ای که پدرش نیستم !؟

#مثل اینکه چاره ندارم باید با همسرت آ اسمش چی بود !؟ سوا

&چی میخوای !؟

#الان شد... به شناسنامه براش و هرچی که لیاقت یه جئونه

کاغذی از توی جیبش درآورد و چیزی روش نوشت و سمت ووبین گرفت

# شماره منه ، منتظرم فقط یه هفته بهت وقت میدم فکر هات بکنی وگرنه میرم پیش سوآ جونت ، جئون ووبین

توی جلسه حواسش نبود و بعد از چندین بار صدا شدنش توسط ووهان برادرش ، از فکر اومد بیرون

؛ هی هیونگ مشکلی بین تو سوآ شی پیش اومده !؟ چرا تو فکری !؟

& نه

؛ پس چرا تو فکری !؟ میتونم کمکت کنم !؟

& بعد جلسه میشه بیای تو اتاقم ؟!

؛ باشه هیونگ

ووبین همه چیز رو به ووهان توضیح داده بود
ووهان شاهد عشق آتشین بین ووبین و سوآ بود
میدونست سوآ دختر حساسیه اگه این موضوع به گوشش برسه مطمئنن ووبين رو ترک میکنه و میره جوری که کسی نتونه پیداش کنه

؛ هیونگ مسئولیت اون بچه رو من به عهده میگیرم
اگه تو این کار کنی ، سوآ شی میفهمه میدونی که باباش چقدر پر نفوذه... ولی مطمئنی اون بچه از توعه !؟